مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Performance of the UASB Pilot Scale Reactor in Treating MSW Leachate in the Hot Climate City of Ahvazعملکرد راکتور UASB در مقیاس پایلوت در تصفیه شیرابه زباله شهر گرمسیری اهواز281277FAعباس علیزاده شوشتریکارشناس ارشد مهندسی محیط زیست، عضو هیئت علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه پیام نور، مرکز خرمشهرمحمد مهدی امیناستادیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانرامین نبیزاده نودهیاستادیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهراننعمتاله جعفرزادهدانشیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اهوازمحمد قاسمیاندانشآموخته کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات اهوازJournal Article20071111This study was conducted to determine the efficiency of the up-flow anaerobic sludge blanket (UASB) process in treating the leachate from the municipal solid waste (MSW) in the city of Ahvaz, Iran, under tropical conditions. A pilot scale UASB reactor with a total volume of 30 L was seeded with anaerobic sludge from the sugarcane plant to which diluted municipal leachate was introduced as influent feed. The organic loading rate (OLR) of the reactor was increased from 0.58 to 15 g COD/L.d over a period of 230 days. A maximum COD removal efficiency of 87% was obtained for an organic loading rate of 12 g COD/L.d. The temperature of the reactor was maintained in the range 34-39 ºC during the study period. The maximum reactor temperature (39 ºC) highest reactor temperature (37-39 ºC). The results reveal that the UASB reactor is a feasible one for treating reached was due to the effect of ambient temperature. The highest COD removal efficiency was obtained at the MSW leachates as witnessed by its successful operation in the hot climate of Ahvaz (with an average temperature of 40 ºC over about 7-8 months of the year) and by its potential for receiving and treating high organic loading rates with a high COD removal efficiency (87%). However, an aerobic system must be used after the UASB reactor for the effluent to meet the standards defined for the proposed disposal method.هدف از این مطالعه، تعیین کارایی فرایند بستر لجن بیهوازی با جریان رو به بالا در تصفیه شیرابه زباله شهری اهواز، تحت شرایط گرمسیری بود. بهاین منظور، راکتور UASB در مقیاس پایلوت به حجم 30 لیتر، با استفاده از لجن بیهوازی صنایع نیشکر بذردهی شده و توسط شیرابه رقیق شده زباله شهری تغذیه گردید. طی مدت 230 روز، میزان بارگذاری آلی راکتور از g COD/L.d 0/58 به g COD/L.d 15 رسانده شد. بالاترین میزان حذف COD در بارگذاری آلی COD/L.d g12 و بهمیزان 87 درصد بهدست آمد. دمای راکتور در مدت زمان تحقیق بین 34 تا 39 درجه سلسیوس نگهداری شد. بالاترین دمای راکتور 39 درجه سلسیوس بود که تحت تأثیر دمای هوای محیط اطراف در راکتور ایجاد شد. همچنین بالاترین میزان حذف COD در بالاترین دمای راکتور یعنی 37 تا 39 درجه سلسیوس حاصل گردید. میانگین دمای شهر اهواز در 7 تا 8 ماه از سال 40 درجه سلسیوس است. با توجه به این شرایط آب و هوایی، برای تصفیه شیرابه زباله شهری اهواز، استفاده از راکتور UASB بهدلیل توانایی در دریافت و تصفیه بارهای آلی زیاد و دستیابی به راندمان بالای حذف COD (87 درصد) مناسب و مؤثر است. لازم به ذکر است که در این روش برای رساندن میزان COD پساب خروجی به حد استانداردهای تعیین شده، لازم است از یک فرایند هوازی پس از راکتور UASB استفاده شود.https://www.wwjournal.ir/article_1277_fd39cf17aaa9269dbfcc79c9f0cddce7.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Performance and Modeling of Moving Bed Biofilm Process for Nutrient Removal from Wastewaterبررسی عملکرد و مدلسازی فرایند بیوفیلمی با بستر متحرک بهمنظور حذف ترکیبات مغذی از فاضلاب9191278FAمجید کرمانیاستادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهرانبیژن بینااستاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانحسین موحدیاناستاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانمحمد مهدی امیناستادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانمهناز نیک آئیناستادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانJournal Article20090214In this study, experiments have been conducted to evaluate the removal of nutrients from synthetic wastewater using a moving bed biofilm process. For this purpose, the process was applied in series with anaerobic, anoxic, and aerobic units in four separate reactors. Moving bed biofilm reactors were operated continuously at different loading rates of nitrogen and phosphorus and different hydraulic retention times. In addition, for kinetic analysis,first-order substrate removal, Grau, and Stover-Kincannon models were tested with the experimental data. Based on the results obtained, a close to complete nitrification with an average Total Kjeldahl Nitrogen (TKN) removal efficiency of 99.72% was obtained in the aerobic reactor under optimum conditions. In this reactor, the average specific nitrification rate was 1.92 g NOx-N/kg VSS.h. During the study, statistically significant correlation was observed between the aerobic phosphorus removal rate and the anaerobic phosphorus release rate. Under optimum conditions, the average total nitrogen and phosphorus removal efficiencies were 80.9% and 95.8%, respectively. Finally, based on the kinetic analysis and with regard to nitrogen and phosphorus removals, the Stover-Kincannon model was selected as suitable for analyzing the experimental data and modelling of the moving bed biofilm process.در این تحقیق، کارایی فرایند بیوفیلمی با بستر متحرک بهمنظور تصفیه بیولوژیکی فاضلابهای حاوی مواد مغذی بررسی شد. فرایند مذکور بهصورت چهار راکتور جداگانه بیهوازی، آنوکسیک و هوازی ساخته شد که بهصورت سری راهبری شدند. از بیوراکتورها بهصورت پیوسته و در بارگذاریهای مختلف ازت و فسفر و زمانهای ماند هیدرولیکی مختلف بهره برداری شد. در ادامه برای مدلسازی بیولوژیکی فرایند از سه مدل حذف آلاینده مرتبه اول، مدل گراو و مدل استوور-کینکانن استفاده شد. بر اساس نتایج حاصله و در شرایط بهینه راهبری در راکتور هوازی، نیتریفیکاسیون تقریباً کاملی با متوسط راندمان حذف کل نیتروژن کلدال برابر با 99/72 درصد به وقوع پیوست. متوسط میزان نیتریفیکاسیون ویژه در این راکتور معادل با g NOx-N/kg VSS.h 1/92 بود. در طول مطالعه مشخص شد که میزان حذف فسفر در راکتور هوازی، از لحاظ آماری ارتباط معنیداری با میزان آزاد سازی فسفر در راکتور بیهوازی دارد. بهطور کلی نتایج نشان داد که در شرایط بهینه، متوسط راندمان حذف نیتروژن کل و فسفر بهترتیب معادل با 9/80 و 8/95 درصد است. در نهایت و با توجه به تحلیل سینتیکی حذف ازت و فسفر، مدل استوور-کینکانن بهعنوان مدل مناسب برای مدلسازی فرایند بیوفیلمی با بستر متحرک انتخاب شد.https://www.wwjournal.ir/article_1278_de08c7a92282ea69aae99ef646b022cb.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Producing Biosurfactants from Purified Microorganisms Obtained from Oil-contaminated Soilبررسی کارایی میکروارگانیسمهای خالصسازی شده از محیطهای حاوی ترکیبات نفتی در تولید مواد زیست فعال سطحی20271279FAنادر مختاریانکارشناس ارشد و عضو هیئت علمی گروه مهندسی شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضاامیررضا طلاییکارشناس ارشد و عضو هیئت علمی گروه مهندسی عمران و محیط زیست، مؤسسه آموزش عالی جامی، دلیجاننعمتا... جعفرزادهدانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اهوازمحمدرضا طلاییدانشیار گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی، دانشگاه اصفهانمسعود بهشتیاستادیار گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی، دانشگاه اصفهانJournal Article20090308Contamination of soil by crude oil can pose serious problems to ecosystems. Soil washing by solutions containing biosurfactants is one of the most efficient methods for the remediation of contaminated soil by crude oil because it removes not only the crude oil but also heavy metals. In this study, five soil samples were taken from fields exposed to oil compounds over the years in order to produce biosurfactants from microorganisms that were capable of degrading oil compounds. Sixteen such microorganisms were isolated. After cultivation, their emulsification strength was examined using E24 test. From among the experimental microorganisms, a gram-negative and rod-shape microorganism called A-12 showed the greatest value of the E24 test index (36%). For each liter of the culture medium containing 365 mg of microorganisms, 3 gr of the biosurfactant compound was produced and separated as dried powder. The purified biosurfactant was used in the soil washing process. Also, the insulated microorganisms were capable of degrading crude oil floating on wastewaters.آلودگی خاک با نفت خام منجر به ضایعات شدید زیستمحیطی در اکوسیستم میگردد. از میان روشهای گوناگونی که برای حذف نفت خام از خاک مورد بررسی قرار گرفته است، شستشوی خاک با کمک ترکیبات زیست فعال سطحی یک روش سریع و اقتصادی است که علاوه بر حذف ترکیبات نفتی از خاک، منجر به حذف فلزات سنگین نیز میگردد. در این مطالعه از پنج منطقه که مدتها در تماس با ترکیبات نفتی بودهاند برای بهدست آوردن میکروارگانیسمهایی که توانایی زیستن در مجاورت نفت خام و تولید بیوسورفکتانتها را دارا باشند، نمونهبرداری شد. در این مطالعه 16 میکروارگانیسم، جداسازی و خالصسازی گردید. این میکروارگانیسمها پس از افزایش تعداد و کشت در محیط معدنی، مورد آزمایش پراکندگی نفت و آزمون شاخص امولسیون سازی (E24) قرار گرفتند. میکروارگانیسمی که 12-A نامیده شد و یک باکتری گرم منفی میلهای بود دارای بیشترین شاخص امولسیونسازی معادل 36 درصد بود. در این مطالعه به ازای هر لیتر محیط کشت معدنی حاوی 356 میلیگرم میکروارگانیسم، 3 گرم پودر خشک بیوسورفکتانت از محیط کشت، خالصسازی گردید. از میکروارگانیسم مذکور بهطور مستقیم و یا پس از تولید و خالصسازی بیوسورفکتانت تولیدی میتوان برای تصفیه خاکهای آلوده به ترکیبات نفتی استفاده نمود.https://www.wwjournal.ir/article_1279_b8eef23316263ebe8f86cfa3906b570e.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Cumulative Effects of Sewage Sludge on Soil Physical and Chemical Characteristicsاثر تجمعی لجن فاضلاب بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک28361280FAحسین شیرانیاستادیار گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر، رفسنجانمحمدعلی حاج عباسیاستاد گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانمجید افیونیاستاد گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانحسین دشتیاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر، رفسنجانJournal Article20090112Wastewater sludge has relatively high amounts of organic matter and salts which favorably affect the physical and chemical characteristics of the receiving soil. Hence, it can be used as a cheap fertilizer if properly utilized. A number of studies have been reported in Iran on the effects of sludge on soil chemical properties but few studies have been conducted to investigate its effects on soil physical characteristics. In order to study the cumulative effects of sludge on hydraulic conductivity, bulk density, MWD, soil infiltration, EC, and soil pH, an experiment was conducted in a complete randomized design with 7 treatments ( 1 × 22.5, 2 × 22.5, 3 × 22.5, 1 × 45, 2 × 45 and 3 × 45 ton/ha wastewater sludge) in three replications over three years. The above mentioned traits were measured after the third year of the experiment period. Results showed that increasing amounts of sludge enhanced saturated hydraulic conductivity, soil infiltration, MWD, and EC but decreased bulk density. A significant correlation was observed between the amount of sludge and soil physical characteristics. Factor analysis showed that the amount of sludge and all soil physical characteristics were in first order (physical characteristic factor) which explained 71% of the total variance, indicating the high impact of sludge on soil physical characteristics. The second factor was pH (a chemical characteristic) that explained only 17% of the total variance. Finally, no relationship was found between pH and soil physical characteristics.لجن فاضلاب مقدار نسبتاً زیادی مواد آلی و املاح دارد که بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیر میگذارد و در صورت استفاده بهینه میتواند بهعنوان یک کود ارزان قیمت مورد استفاده قرار گیرد. در ایران مطالعات در زمینه تأثیر لجن فاضلاب بر خواص شیمیایی خاک تا حدودی انجام گرفته است ولی تحقیقات بر روی خواص فیزیکی خاک اندک است. در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تجمعی لجن فاضلاب بر هدایت هیدرولیکی، جرم مخصوص ظاهری، پایداری خاکدانه، نفوذ آب در خاک، EC و pH خاک، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هفت تیمار (صفر، 22/5×1, 22/5×2, 22/5×3, 45×1, 45×2 و 45×3 تن در هکتار لجن فاضلاب) در سه تکرار بهمدت سه سال انجام گرفت. پس از اعمال تیمارها در سال سوم، خواص فیزیکی و شیمیایی خاک اندازهگیری گردید. با افزایش سطح لجن، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک، نفوذپذیری، پایداری خاکدانه و EC خاک افزایش و وزن مخصوص ظاهری کاهش یافت. همبستگی معنیداری بین مقدار لجن و خصوصیات فیزیکی وجود داشت. در تجزیه به عاملها، مقدار لجن و کلیه خصوصیات فیزیکی خاک با ضرایب بالا در عامل اول یعنی عامل خواص فیزیکی که بیش از 71 درصد واریانس را توجیه میکند، حضور یافتند که نشاندهنده تأثیر زیاد لجن بر خواص فیزیکی خاک بود. در عامل دوم که عامل pH یا عامل خصوصیات شیمیایی خاک است، فقط pH دارای ضریب بالا بود. عامل دوم 17درصد از واریانس موجود را توجیه نمود و هیچ رابطهای با خواص فیزیکی خاک نشان نداد.https://www.wwjournal.ir/article_1280_8bb0a8ff637ba862d916ecbfb8cfa1ee.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Effect of Treated Wastewater Combined with Various Amounts of Manure and Chemical Fertilizers on Nutrient Content and Yield in Cornاثر فاضلاب تصفیه شده همراه با مقادیر مختلف کودهای دامی و شیمیایی بر غلظت عناصر و عملکرد ذرت37441281FAابوالفضل توسلیدانشجوی دکترای اکولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلاحمد قنبریدانشیار گروه اکولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی، دانشگاهمصطفی حیدریاستادیار فیزیولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلیوسف پایگذاردانش آموخته کارشناسی ارشد زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلیاسر اسماعیلیاندانشجوی دکترای اکولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلJournal Article19990929In order to study the effects of treated wastewater combined with manure and chemical fertilizers on the nutrients content and forage yield in corn, field experiments were conducted in 2007. The experiments were conducted in a split plot design with three replications. The treatments were comprised of two levels of irrigation water (W1= well water and W2= wastewater) in the main plot and five levels of fertilizer (F1= unfertilized, F2 = 100% manure, F3= 50% manure, F4= 100% fertilizer, and F5= 50% fertilizer) in the subplot. Results showed that, compared to ordinary water, irrigation with treated wastewater significantly increased fresh and dry forage yield of corn. The treatment using treated wastewater also had a significant effect on N, P, and K contents in corn forage. However, wastewater had no significant effect on plant Fe, Mn, and Zn contents. Among the fertilizer treatments, the highest fresh and dry forage yields and the highest N, P and K contents belonged to the treatments using 100% fertilizer. The highest Fe, Mn, and Zn contents were observed in plants in the treatment with 100% manure.بهمنظور بررسی اثرات استفاده از پساب خروجی تصفیهخانه شهر زابل بههمراه کودهای دامی و شیمیایی بر غلظت عناصر مختلف و عملکرد علوفه و دانه ذرت، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 86-1385 در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل انجام گرفت. تیمار اصلی طرح شامل دو سطح W1: آبیاری با آب معمولی و W2: آبیاری با پساب خروجی تصفیهخانه شهر زابل بود. تیمار فرعی، پنج سطح کودی شامل F1: عدم کوددهی، F2: 100 درصد کود دامی، F3 : 50 درصد کود دامی، F4 : 100 درصد کود شیمیایی و F5 : 50 درصد کود شیمیایی را در بر داشت. نتایج نشان داد استفاده از پساب بهطور معنیداری سبب افزایش عملکرد علوفه تازه، خشک و دانه ذرت نسبت به آبیاری معمولی میگردد. همچنین تیمار پساب، تأثیر معنیداری بر غلظت عناصر N، P و K در علوفه گیاه ذرت داشت اما تأثیر آن بر غلظت Zn، Mn و Fe معنیدار نبود. در بین تیمارهای کودی نیز، بالاترین عملکرد علوفه تازه، علوفه خشک و دانه و همچنین غلظت عناصر N، P و K از تیمار 100 درصد کود شیمیایی حاصل شد. بالاترین میزان غلظت عناصر Zn، Mn و Fe نیز در علوفه ذرت از تیمار 100 درصد کود دامی بهدست آمد.https://www.wwjournal.ir/article_1281_755e320de33e1b8c33ed3f3e91bebf16.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Lead Removal from Aqueous Solutions Using Low-cost Adsorbentsحذف سرب از محلول آبی با استفاده از جاذبهای ارزان قیمت45501282FAزمان شامحمدی حیدریاستادیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلJournal Article20080913This study examines the removal of lead from an aqueous medium using rice husk, sawdust, and sunflower stem. For this purpose, sieves No. 30 and 40 were used to obtain particles with a mean size of 500 microns from each of the absorbents. The Pb(II) solution was prepared with a concentration of 25 mg/liter before absorption tests were conducted. The results showed that the equilibrium time for rice husk was 90 min. while the same parameter for each of the other two absorbents was 120 min. An optimal absorption pH of 6 hours was obtained for each absorbent. The tests also showed that the absorption efficiency for each absorbent increased as the input lead concentration was reduced from 80 to 1mg/liter, so that the absorption efficiencies for different absorbents converged. Absorption efficiency also increased with mass. Isothermal absorption tests showed that the Tomkin model had a better fitness than the Langmuir and Freundlich models.در این تحقیق حذف سرب از محیط آبی با استفاده از پوسته شلتوک، خاک اره و ساقه آفتابگردان مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا جاذبها تهیه شدند و سپس با استفاده از الک شماره 30 و 40، ذرات با اندازه متوسط 500 میکرون از هرکدام بهدست آمد. محلول سرب با غلظت 25 میلیگرم در لیتر ساخته شد و آزمایشهای جذب انجام گردید. نتایج نشان داد که زمان تعادل برای پوسته شلتوک 90 دقیقه و برای دو جاذب دیگر هر کدام 120 دقیقه است. pH بهینه جذب برای هرسه جاذب برابر 6 بهدست آمد. همچنین نتایج آزمایشها نشان داد که با کاهش غلظت ورودی سرب از 80 به 1 میلیگرم در لیتر، راندمان جذب برای هر سه جاذب افزایش مییابد. بهطوریکه منحنی راندمان جذب برای جاذبهای مختلف، همگرا میشود. راندمان جذب با افزایش جرم نیز زیاد میشود. آزمایشهای ایزوترم جذب نشان داد که مدل تمکین از برازش بهتری نسبت به مدلهای لانگمیر و فروندلیچ برخوردار است.https://www.wwjournal.ir/article_1282_2db577788aae3eb51256719625453ac3.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Effect of Clinoptilolite Zeolite Application on Reducing Urea Leaching from Soilبررسی تأثیر کاربرد زئولیت کلینوپتیلولایت در کاهش آبشویی کود اوره از خاک51571283FAجهانگیر عابدی کوپاییدانشیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانسید فرهاد موسویاستاد گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانآرتمیس معتمدیدانشجوی دکترای آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانJournal Article20090516Nutrients and insecticides in runoff or drainage water from the agricultural lands have of long posed a great challenge to surface and ground water quality. In agricultural production, fertilizers supply the main source of nitrogen required for plant growth. Investigations have shown that part of the nitrogen fertilizers are excluded from the root zone and leached into the groundwater or rivers. Modern technologies employed cultivation, irrigation, and fertigation management s well as changes in the structure of fertilizers and insecticides could have positive effects on reducing the leaching of nitrogen. The objective of this research was to study the effect of clinoptilolite zeolite application on reduing urea leaching from soil. In this greenhouse experiment, four levels of zeolite (0, 5, 10, and 15% added to a silty clay loam soil), one level of leaching (25% of net irrigation depth), one level of fertilizer application (60 mg/L), two sizes of Mianeh zeolite (50 and 200 mesh), and one size of Mashhad zeolite (200 mesh) were used in four irrigation events. The results showed positive effects of zeolite on reducing urea leaching. The nitrogen concentration in the 0% zeolite treatment was reduced from 1337 mg/L (after the first irrigation) to 16 mg/L (after the fourth irrigation event). But, for 15% Mianeh zeolite (50 mesh), these values were 427 and 54 mg/L. Comparison of zeolite types showed that Mashhad zeolite was more effective in adsorbing urea than Mianeh zeolite (both 200 mesh). Zeolite, in addition to reducing the urea potential for groundwater pollution, was able to decrease the rate of solute transport. It was found that zeolite size can have significant effects on the leaching of contaminants. Finer zeolite particles absorb and hold more urea.آبشویی مواد مغذی کودی و سموم موجود در زهاب اراضی کشاورزی، از عوامل مهم تغییر کیفیت آبهای سطحی و زیرزمینی است. در تولید محصولات کشاورزی، قسمت اعظم نیتروژن مورد نیاز گیاهان از طریق کودها تأمین میشود. بررسیها نشان داده است که درصدی از کودهای نیتروژنه از دسترس ریشه گیاهان خارج شده و به آبهای زیرزمینی یا رودخانهها میپیوندد. استفاده از فناوریهای نوین در مدیریت کشت، آبیاری، کوددهی و نیز تغییر در ساختار کودها و آفتکشها، میتواند نتایج مثبتی را در کاهش آبشویی نیتروژن داشته باشد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر کاربرد زئولیت کلینوپتیلولایت بر کاهش آبشویی اوره از خاک بود. در این مطالعة گلخانهای، چهار سطح زئولیت صفر، 5، 10 و 15 درصد اضافه شده به یک خاک لوم رسیسیلتی، یک سطح آبشویی 25 درصد عمق خالص آبیاری، یک سطح کوددهی اوره با غلظت 60 میلیگرم در لیتر و دو زئولیت میانه (مش 50 و 200) و زئولیت مشهد (مش 200)، در چهار بار آبیاری در نظر گرفته شد. نتایج بهدست آمده تأثیر مثبت کارایی زئولیت را در کاهش آبشویی اوره نشان داد. میزان غلظت نیتروژن خروجی تیمار بدون زئولیت (خاک معمولی) از 1337 میلیگرم در لیتر پس از آبیاری اول به 316 میلیگرم در لیتر پس از آبیاری چهارم رسید. ولی در مورد کاربرد 15درصد زئولیت میانه با مش 50، این اعداد به ترتیب 427 و 54 میلیگرم در لیتر بودند. مقایسه زئولیتهای مش 200 میانه و مشهد نشان داد که زئولیت مشهد در نگهداری کود اوره مؤثرتر است. زئولیت، علاوه بر کاهش ورود اوره به آبهای زیرزمینی، قادر است سرعت انتقال آلودگی را نیز کاهش دهد. دانهبندی زئولیت میتواند بر کاهش آبشویی مواد آلاینده تأثیر معنیداری داشته باشد بهطوریکه ذرات ریزتر قدرت بیشتری در جذب و نگهداری اوره دارند.https://www.wwjournal.ir/article_1283_b5bdc0cb8469ddcd463008a6ed8c1bf6.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Comparison of Enzymatic Assay and Multiple Tube Fermentation Technique in the Assessment of Microbial Quality of the Karoon Riverمقایسه روش سنجش آنزیمی با روش تخمیر چند لولهای در ارزیابی کیفیت میکربی آب رودخانه کارون58631284FAمهناز نیکآئیناستادیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانافسانه پژهانکارشناس ارشد بهداشت محیط، مرکز بهداشت، یاسوجمحمد جلالیدانشیار گروه تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهاناکبر حسنزادهمربی گروه آمار، عضو هیئت علمی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانJournal Article20080707Microbiological monitoring of surface waters designated for use as drinking water is essential by water utilities for the design and operation of drinking water treatment plants. Enzymatic assays have been applied as a rapid alternative approach to assess the microbiological quality of freshwater. In this study, the LMX broth (LMX) as an enzymatic assay was compared with the <em>standard method of</em> multiple tube fermentation technique (MTF) for the microbial monitoring of the Karoon River. Enumeration of total coliforms and <em>E. coli</em> averaged 9928 and 6684 MPN/ 100 ml by the LMX and 7564 and 6546 MPN/ 100 ml for the MTF, respectively. This difference was statistically significant for TC but the overall analysis revealed no difference between <em>E. coli</em> recoveries on LMX and MTF. In conclusion, LMX can be used for the enumeration of coliforms and <em>E. coli</em> in surface waters as it is less lobar-intensive, yields faster result, and simultaneously detects both total coliforms and <em>E. coli.</em>بهمنظور طراحی صحیح و ارزیابی کارایی واحدهای تصفیه آب لازم است پایش میکربی آبهای سطحی که بهعنوان منابع آب آشامیدنی تلقی میشوند، مورد توجه قرار گیرد. سنجش آنزیمی رویکردی است که بهمنظور ارزیابی سریع کیفیت میکربی منابع آبی بهکار میرود. در این مطالعه برای بررسی کیفیت میکربی آب رودخانه کارون، روش سنجش آنزیمی با استفاده از محیط مایع LMX با روش متداول تخمیر چند لولهای MTF مقایسه گردید. میانگین شمارش شده کلیفرمهای کل بهروش LMX و MTF بهترتیب برابر با MPN/100ml 9928 و 7564 و برای <em>اشریشیاکلی</em> MPN/100ml 6684 و 6546 بود. آنالیز آماری، این اختلاف را برای برآورد کلیفرمهای کل، معنیدار نشان داد اما در مورد <em>اشریشیاکلی</em> اختلاف معنیداری حاصل نگردید. با توجه به یافتههای این مطالعه بهنظر میرسد که LMX روش مناسبی برای ارزیابی و شمارش کلیفرمهای کل و <em>اشریشیاکلی</em> در آبهای سطحی است. سرعت، سادگی و شمارش همزمان کلیفرمهای کل و <em>اشریشیاکلی</em> از مزایای این روش محسوب میگردد.https://www.wwjournal.ir/article_1284_e85d331a33f967329ea77d68ffe352ff.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Environmental Impact Assessment of Water Resources Development Projects Using the Electre_TRI Model (A Case Study of Ardebil Reservoir, Drainage, and Irrigation Network)کاربرد مدل تصمیمگیری چندمعیاره Electre_TRI در ارزیابی اثرات زیستمحیطی طرحهای توسعه منابع آب، مطالعه موردی: سد و شبکه آبیاری-زهکشی اردبیل64741285FAبهناز خدابخشیکارشناس ارشد برنامهریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهرانحمیدرضا جعفریدانشیار دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهرانJournal Article20100421
آب و فاضلاب شماره 3 سال 1389
Large-scale water resource development projects have been in many cases known to have a multitude of complex environmental impacts. The proper assessment of these impacts not only requires novel approaches to deal with the multiple aspects of these impacts but also needs rather quantitative techniques to make more reliable and less uncertain synthesis of the overall consequences of the project activities on both the integrity and health of the surrounding environment. Analysis of the significance of the environmental impacts is a multi-criteria decision making problem and makes the core of the conventional environmental impact assessment methods. However, these conventional measures of significance analyses are proved to be inadequate for dealing with the imprecise, vague, and uncertain nature of the linguistic assessments of the ecological, social, and cultural impacts. A new numerical method called the fuzzy outranking sorting technique for ELECTRE TRI (<em>ELimination Et Choix Traduisant la REalite</em>) is proposed and applied in this research for the purpose of environmental impact significance assessment of the Ardebil Reservoir, Drainage and Irrigation Development Project in Northwestern Iran. The basic idea behind the research was to develop a methodological framework to assist the environmental impact analysts in reducing, as much as possible, the intrinsic imprecise and uncertain traits of the multi-expert judgment based methods currently used in the analysis of environmental impacts of the Compared to the compensatory MCDM techniques, ELECTRE TRI provides the advantage of using a fuzzy approach in the analysis of the vague and poorly determined set of judgment data and helps in more credible assignment of values to a set of predefined categories with respect to a set of impact criteria. Results of the Fuzzy ELECTRE TRI based analyses are compared with the weighted sum method, which is one of the current methods in environmental impact assessment process. It is argued that due to its multiple criteria and fuzzy characteristics, the ELECTRE TRI method is capable of producing more reliable inputs for the decision making process compared to the conventional additive techniques. تعیین اهمیت اثرات زیستمحیطی، یکی از مهمترین مسائل و دغدغههای موجود در فرایند ارزیابی اثرات زیست محیطی (EIA) طرحها و پروژهها است که عمدتاً به ماهیت چند معیاره بودن آن بستگی دارد. اهمیت یک اثر زیستمحیطی تنها مبتنی بر شدت آن اثر نیست و لازم است معیارهای دیگری نیز در تعریف اهمیت اثر لحاظ گردند. در این تحقیق برای نخستین بار در فرایند ارزیابی اثرات زیستمحیطی (EIA) در ایران، از مدل Electre_TRI بهعنوان یکی از معتبرترین تکنیکهای طبقهبندی تصمیمگیری چند معیاره بهمنظور تعیین اهمیت اثرات زیستمحیطی طرحهای توسعه منابع آب، استفاده شد. نتایج حاصل از کاربرد این مدل، با یکی از روشهای ارزیابی در کشور که در ارزیابی اثرات زیستمحیطی سد و شبکه آبیاری- زهکشی اردبیل بهکارگرفته شده است و همچنین با روش جمع وزنی بهعنوان یکی از روشهای موجود ارزیابی اثرات زیستمحیطی در تجربیات جهانی، مقایسه گردید. تعیین معیارهای برآورد اهمیت اثر، براساس بررسی مراجع ملی و بینالمللی از دیگر فعالیتهای انجام یافته در این تحقیق بود. لازم بهذکر است که از جمله ورودیهای مدل Electre_TRI ، علاوه بر ارزش کمّی معیارهای اثر زیستمحیطی، وزن معیارها است. با توجه به عدم وجود متدولوژی مدون برای تعیین وزن معیارها در روشهای موجود ارزیابی اثرات زیستمحیطی در ایران، در این تحقیق وزن معیارها بر اساس روش جمع وزنی، تعیین شد. تحقیق حاضر گامی در جهت معرفی روشهای جدید ارزیابی اثرات زیستمحیطی در سطح جهانی و امکان کاربرد آن در فرایند EIA در ایران بود. این تحقیق میتواند راهگشای انجام تحقیقات بیشتر در خصوص متدولوژیهای موجود ارزیابی اثرات زیستمحیطی در سطح جهانی و ارتقاء روشهای موجود در کشور باشد.https://www.wwjournal.ir/article_1285_c3b2b3b4bf72aa325c7b1bea27234d93.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Conjunctive Use of Surface Water and Groundwater Resources in Abhar River Basinبهینهسازی بهرهبرداری تلفیقی از منابع آبهایسطحی و زیرزمینی حوضه آبریز رودخانه ابهر75871286FAسعید علیمحمدیاستادیار دانشکده مهندسی آب، دانشگاه صنعت آب و برق، تهرانحجت حسینزادهدانشجوی دکترای مهندسی عمران آب، دانشگاه علم و صنعت ایران، همکار پژوهشکده منابع آب، مؤسسه تحقیقات آبJournal Article20090208Conjunctive use of surface and ground-water resources, compared to disjunctive operation of these systems, increases system reliability and decreases water deficits and operational costs. In this study, the two alternatives of groundwater (GWOpt model) operation and conjunctive use of surface and groundwater resources (CONJ model) are considered for Abhar river basin in Iran. In both models, the objective function is minimization of mean groundwater drawdown. The vast amount of calculations needed for distributed parameter optimization models is a major limitation in real systems. However, the above two models are linear and the unit response matrix approach is utilized. The first step in this approach is to calculate the unit response matrices (as the behavior of the groundwater system) using a simulation model, such as MODFLOW. The next step involves incorporating these matrices into the optimization model. The results obtained from the solution of the optimization model indicate that the mean drawdown in the CONJ model is less than that in the GWOpt model. In addition, a decrease of only 6% decrease was observed in the mean drawdown when compared to the simulation model. A decision support system has also been developed that enables the model to be used in real situations.بهرهبرداری تلفیقی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی در مقایسه با بهرهبرداری جداگانه این منابع، منجر به افزایش اعتمادپذیری و کاهش کمبودها و هزینههای بهرهبرداری میگردد. در این تحقیق دو گزینه بهرهبرداری از آب زیرزمینی و بهرهبرداری تلفیقی منابع آب حوضه ابهر مورد توجه قرار گرفت. بهاین منظور دو مدل بهینهسازی پارامتر گسترده به نامهای GWOpt و CONJ بهترتیب برای بهرهبرداری آب زیرزمینی و بهرهبرداری تلفیقی آبهایسطحی و زیرزمینی، هر دو با هدف حداقلسازی افت تراز آبخوان ارائه شد. بالا بودن حجم محاسبات مدلهای بهینهسازی گسترده در سیستمهای واقعی، محدودیتهای مختلفی در پی داشته است. در این راستا، بهمنظور توسعه مدلها از رویکرد ماتریس پاسخ واحد استفاده شد. مدلهای بالا در قالب برنامهریزی خطی تهیه گردید. در این رویکرد ابتدا رفتار آب زیرزمینی بهکمک مدل شبیهسازی MODFLOW در قالب ماتریسهای پاسخ واحد مشخص شد و این مقادیر در مدل بهینهسازی قرار گرفت. نتیجه حل مدل بهینهسازی نشان داد که میزان افت تراز میانگین برای مدل CONJ از مدل GWOpt کمتر است. همچنین در مقایسه با مدل شبیهسازی که بیانگر شرایط بهرهبرداری واقعی است، با لحاظ نمودن محدودیتهای مختلف، در مجموع شش درصد کاهش افت بهدست آمد. بهمنظور کاربرد عملی مدل پیشنهادی، یک نرمافزار که در حکم یک سیستم تصمیم یار بود، توسعه یافت.https://www.wwjournal.ir/article_1286_9fe1336bad02c19ec321b731eb635880.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901An Optimization Model for Kardeh Reservoir Operation Using Interval-Parameter, Multi-stage, Stochastic Programmingمدل بهینهسازی بهرهبرداری از مخزن سد کارده با استفاده از برنامهریزی تصادفی بازهای چند مرحلهای88981287FAفاطمه رستگاریپوردانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلمحمود صبوحی صابونیاستادیار اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلJournal Article20081116The present study investigates water allocation of Kardeh Reservoir to domestic and agricultural users using an Interval Parameter, Multi-stage, Stochastic Programming (IMSLP) under uncertainty. The advantages of the method include its dynamics nature, use of a pre-defined policy in its optimization process, and the use of interval parameter and probability under uncertainty conditions. Additionally, it offers different decision-making alternatives for different scenarios of water shortage. The required data were collected from Khorasan Razavi Regional Water Organization and from the Water and Wastewater Co. for the period 1988-2007. Results showed that, under the worst conditions, the water deficits expected to occur for each of the next 3 years will be 1.9, 2.55, and 3.11 million cubic meters for the domestic use and 0.22, 0.32, 0.75 million cubic meters for irrigation. Approximate reductions of 0.5, 0.7, and 1 million cubic meters in the monthly consumption of the urban community and enhanced irrigation efficiencies of about 6, 11, and 20% in the agricultural sector are recommended as approaches for combating the water shortage over the next 3 years.در مطالعه حاضر مدیریت آب سد کارده با استفاده از روش برنامهریزی تصادفی بازهای چند مرحلهای در شرایط عدم قطعیت مورد بررسی قرار گرفت. برنامهریزی بازهای چند مرحلهای از ترکیب دو برنامهریزی پویا و بازهای در چارچوب بهینهسازی تصادفی تشکیل میشود. پویایی مدل، بهکارگیری خط مشی از پیش تعریف شده در طی فرایند بهینهسازی و استفاده از پارامترهای بازهای و احتمالات در شرایط عدم قطعیت از مزیتهای این تکنیک است. این روش، سناریوهای تصمیمگیری تحت مقادیر مختلف کمبود آب را ارائه میدهد. دادههای مطالعه از سازمان آب منطقهای و شرکت آب و فاضلاب استان خراسان رضوی و برای سالهای 67 تا 86 جمعآوری شد. نتایج نشان داد در بدترین شرایط، طی سه سال آینده (تا سال 90) بهترتیب 1/9، 2/55 و 3/1 میلیون مترمکعب کمبود آب در بخش شهری و 0/22، 0/32 و 0/75 در بخش کشاورزی رخ خواهد داد. کاهش 0/5، 0/7 و 1 مترمکعب در الگوی مصرف ماهانه بخش شهری و افزایش 6، 11 و 20 درصد در راندمان آبیاری بخش کشاورزی تحت پوشش سد کارده، راهکارهای مناسبی برای رویارویی با بحران کم آبی در سه سال آینده است.https://www.wwjournal.ir/article_1287_c23904af91a7b9c35e4f1d4e90df63f4.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Accuracy and Uncertainty Analysis of Intelligent Techniques for Predicting the Longitudinal Dispersion Coefficient in Riversتحلیل دقت و عدم قطعیت مدلهای هوشمند
در پیشبینی ضریب انتشار طولی رودخانهها991071288FAعباس اکبرزادهاستادیار، معاونت مؤسسه تحقیقات آب، وزارت نیرو، تهرانروحاله نوریمؤسسه تحقیقات آب، وزارت نیرو، دانشجوی دکترای مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهراناشکان فرخنیاکارشناس مؤسسه تحقیقات آب، وزارت نیرو، دانشجوی دکترای مهندسی سازههای آبی، دانشگاه تربیت مدرس، تهرانامیر خاکپورمدیرعامل شرکت عمران زیست آزما (CELCO)، دانشجوی دکترای مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهرانمحمد سلمان صباحیدانشجوی دکترای مهندسی محیطزیست، دانشکده محیطزیست، دانشگاه تهرانJournal Article20090506Accurate prediction of longitudinal dispersion coefficient (LDC) can be useful for the determination of pollutants concentration distribution in natural rivers. However, the uncertainty associated with the results obtained from forecasting models has a negative effect on pollutant management in water resources. In this research, appropriate models are first developed using ANN and ANFIS techniques to predict the LDC in natural streams. Then, an uncertainty analysis is performed for ANN and ANFIS models based on Monte-Carlo simulation. The input parameters of the models are related to hydraulic variables and stream geometry. Results indicate that ANN is a suitable model for predicting the LDC, but it is also associated with a high level of uncertainty. However, results of uncertainty analysis show that ANFIS model has less uncertainty; i.e. it is the best model for forecasting satisfactorily the LDC in natural streams.پیشبینی دقیق ضریب انتشار طولی در رودخانههای طبیعی تا حد بسیار زیادی در تعیین توزیع غلظت آلایندهها در چنین محیطهایی مؤثر است. عدم قطعیت موجود در نتایج بهدست آمده از مدلهای پیشبینی میتواند در تصمیمگیریهای مناسب برای برخورد با مواد آلاینده در رودخانهها تأثیر منفی داشته باشد. بههمین دلیل، تحلیل و تعیین عدم قطعیت مدلهای مورد استفاده برای پیشبینی این پارامتر بسیار مفید است. در این تحقیق با توجه به اهمیت این امر، با استفاده از مدلهای شبکه عصبی (ANN) و نروفازی تطبیقی (ANFIS)، ابتدا مدل مناسب برای پیشبینی ضریب انتشار طولی در رودخانههای طبیعی ارائه گردید و در ادامه تحلیل عدم قطعیت دو مدل مذکور بر مبنای روش مونت-کارلو انجام شد. برای این منظور از اطلاعات هیدرولیکی و هندسه جریان استفاده گردید. نتایج این تحقیق بیانگر این مطلب بود که اگرچه مدل ANN در پیشبینی ضریب انتشار طولی دارای عملکرد خوبی است، اما نتایج این مدل با عدم قطعیت زیادی همراه است. با مقایسه نتایج بهدست آمده از تحلیل عدم قطعیت دو مدل ANN و ANFIS مشخص گردید که مدلANFIS نسبت به مدل ANN از عدم قطعیت کمتری برخوردار است و از این لحاظ بر مدل ANN برتری دارد.https://www.wwjournal.ir/article_1288_66d84339b90d1ef2809821156fec3884.pdfمهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593621320100901Soil Pollution along the Surface Runoff in Southern Tehranبررسی آلودگی خاکهای منطقه جنوب تهران در مسیر روانابهای سطحی به فلزات سنگین1081131289FAگشتاسب مردانیکارشناس ارشد مهندسی بهداشت محیط، مرکز تحقیقات گیاهان دارویی و سلولی ملکولی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکردمهربان صادقیدانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهرکردمریم آهنکوبعضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور شهرکرد و دانشجوی دکترای زمینشناسی، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تبریزJournal Article20090112 <em>High concentrations of heavy metals in soil are toxic to plants, animals, and human beings. The present study was performed in the region in the south of Tehran, which is exposed to pollutants and where the runoff from urban areas is being extensively used for irrigation. Soil samples were collected from 8 stations. The soil distillation method was used to extract heavy metals from the samples and their concentrations were determined using atomic absorption to decide whether the concentrations of such heavy metals as Pb, Cd, Zn, Cu, and Ni exceeded hazardous limits requiring protective measures to be taken. Results showed that the concentration gradients of all the parameters studied increased in the north-south and west-east directions. The average concentrations of Pb, Ca, Zn, Cu, and Ni were 61.12, 1.42, 61.07, 25.85 and 29.22 mg/kg, respectively, in the northern stations, and 76.40, 2.62, 172.05, 69.85 and 37.40 respectively, in the southern stations. Comparison of</em><em> </em>±43.7,<em> respectively, in the southern stations. Comparison of the two northern and southern areas revealed that the two northern and southern areas revealed that the northern areas were in contact with more surface runoff, which might have been the </em><em>cause</em><em> for the wider distribution of heavy metal concentrations in this region. Moreover, the runoff passing through the deepest parts of the southern region and the extensive application of the flow for irrigation could have caused the higher accumulation of heavy metals in this region. Our findings also indicated that it is necessary to treat surface runoff and to avoid runoff application for irrigation as measures for preventing environmental pollution.</em>حضور فلزات سنگین در غلظتهای بالا در خاک برای گیاهان، حیوانات و انسان سمّی است. در این تحقیق مناطق جنوبی تهران و آب آبیاری این منطقه که همواره تحت تأثیر عوامل آلوده کننده و روانابهای عبوری این شهر قرار میگیرد، مورد مطالعه قرار گرفت. نمونههای خاک از 18 ایستگاه نمونهبرداری جمعآوری و پس از استخراج فلزات سنگین بهروش عصارهگیری، با استفاده از جذب اتمی، تعیین غلظت گردید. در این مطالعه غلظت برخی فلزات سنگین از جمله سرب، کادمیم، روی، مس و نیکل در بافت خاکهای منطقه جنوب تهران تعیین شد تا در صورت نزدیک بودن و یا افزون شدن غلظت از سطح با پتانسیل خطرزایی برای منطقه، بتوان تدابیر حفاظتی بهمنظور جلوگیری از گسترش آلودگی را اندیشید. نتایج نشان داد که گرادیان غلظت کلیه پارامترهای مورد مطالعه از شمال به جنوب و از غرب به شرق منطقه رو به افزایش بود. میانگین غلظت سرب، کادمیم، روی، مس و نیکل در ایستگاههای شمالی منطقه بهترتیب 61/12، 1/42، 61/07، 25/85 و 29/22 میلیگرم بر کیلوگرم و در ایستگاههای جنوبی بهترتیب معادل 76/40، 2/62، 172/05، 69/85 و 37/40 میلیگرم بر کیلوگرم محاسبه شد. در منطقه مورد مطالعه نواحی جنوبی در مقایسه با نواحی شمالی در تماس بیشتری با روانابهای سطحی قرار داشتند و این احتمالاً میتواند باعث پراکندگی غلظتی بیشتر در نواحی شمالی شود. ممکن است عبور کلیه روانابها در خط القعر محدوده مورد مطالعه یعنی جنوب منطقه و کاربرد وسیع این روانابها برای آبیاری زمینهای کشاورزی این منطقه یکی از دلایل تجمع فلزات در بافت خاکهای منطقه باشد. بنابراین مطالعه حاضر لزوم توجه بیشتر به استفاده از روشهایی مثل تصفیه روانابها و عدم کاربرد آنها بر روی زمین بهمنظور جلوگیری از گسترش آلودگی در محیط را نشان داد.https://www.wwjournal.ir/article_1289_47c1c7e2ecf8d7ff8d56b20221f93d60.pdf