per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
1
9
10.22093/wwj.2017.45873
45873
Research Paper
بررسی کارایی گیاه سالیکورنیا اروپایی در گیاهپالایی نمک از محلولها
Efficiency of Salicornia Europea in Phytoremediation of Salt in Saline Water
ابوالفضل فرزی
farziabolfazl@yahoo.com
1
سید مهدی برقعی
mborghei@sharif.edu
2
منوچهر وثوقی
vosoughi@sharif.edu
3
دانشجوی دکترا، گروه مهندسی محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
استاد، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
استاد، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
هالوفیتها گیاهانی هستند که قادراند غلظتهای بالای نمک را تحمل کنند. این گیاهان کاربردهای متعددی دارند که یکی از آنها گیاهپالایی آلایندههای مختلف از محیط زیست است. گیاهپالایی نمک توسط گیاهان هالوفیت اخیراً مورد توجه محققان واقع شده است. در این مقاله گیاهپالایی نمک از محلولها با استفاده از گیاه هالوفیتی سالیکورنیا اروپایی مورد مطالعه قرارگرفت. گیاه سالیکورنیا اروپایی با استفاده از سیستم کاشت هیدروپونیک و در سه سطح شوری مختلف (هدایت الکتریکی تقریباً برابر با 2000، 6000 و 10000 میکروزیمنس بر سانتیمتر) با زمان ماند 7 روز و با سه تکرار برای هر سطح شوری کشت داده شد و پارامترهای هدایت الکتریکی (EC)، غلظت یونهای کلسیم، منیزیم، سدیم و کلراید و نیز نسبت جذب سدیم (SAR) قبل و بعد از تصفیه توسط گیاه مذکور اندازهگیری و درصدهای متوسط کاهش پارامترهای مذکور محاسبه شد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که این گیاه مقادیر EC را در سطوح شوری EC~2000 µs/cm ، EC~6000 µs/cm و EC~10000 µs/cm به ترتیب 75/16، 05/17 و 11/18 درصد، یون کلسیم را 71/28، 18/27 و 43/40 درصد، منیزیم را 64/31، 35/25 و 46/17 درصد، سدیم را 41/20، 29/17 و 89/23 درصد و کلراید را 24/23، 84/18 و 16/22 درصد کاهش داده است. براساس نتایج این تحقیق گیاه سالیکورنیا اروپایی که بهعنوان یکی از گزینههای استفاده زراعی با قابلیت آبیاری توسط آبهای شور مطرح است، میتواند بهعنوان گزینه مناسبی برای گیاهپالایی نمک نیز مورد استفاده قرار گیرد.
Halophytes are plants able to tolerate high salt concentrations. Among the many applications they have found, one is the phytoremediation of pollutants from the environment. Salt phytoremediation by halophytes is a field of research that has recently attracted the attention of researchers in the field. The present study is devoted to the phytoremediation of salt using the halophytic plant Salicornia europaea. The hydroponic system was employed at three salinity levels (EC~ 2,000, 6,000, and 10,000 µs/cm) with a retention time of 7 days. Electrical Conductivity (EC) and concentrations of calcium, magnesium, sodium, and chloride ions were measured before and after treatment with S. europaea. Finally, reductions in the parameter were calculated and reported as percents. The plant was found capable of reducing EC by 16.75, 17.05, and 18.11% for calcium ion concentrations of 28.71, 27.18, and 40.43%, magnesium ion concentrations of 31.64, 25.35, and 17.46%, sodium ion concentrations of 20.41, 17.29, and 23.89%, and chloride ion concentrations of 23.24, 18.84, and 22.16% at EC~2,000, 6,000, and 10,000 µs/cm, respectively. S. europaea is a crop that can be irrigated with saline water. Based on the results of this study, it may be recommended as a potential candidate for salt phytoremediation
https://www.wwjournal.ir/article_45873_36e73299305f5d743ed49b0b7b4c538a.pdf
گیاهپالایی نمک
هیدروپونیک
شوری
سالیکورنیا
هالوفیت
Salt Phytoremediation
Hydroponics
Salinity
Salicornia
halophyte
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
10
20
10.22093/wwj.2017.54046.2191
49061
Research Paper
حذف 2 و 4 دیکلروفنل از محیطهای آبی با استفاده توام از فرایند فتوکاتالیستی UV-LED/TiO2
2, 4-Dichlorophenol Removal from Aqueous Solution by Continuous Using of UV-LED/TiO2 Photocatalytic Process
سونا چاوشی
so.chavoshi@yahoo.com
1
قربان عسگری
asgari@umsha.ac.ir
2
عبدالمطلب صید محمدی
sidmohammadi@umsha.ac.ir
3
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران
دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران
دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران
2 و 4 دیکلروفنل یکی از فراوانترین و رایجترین آلایندههایی است که بهطور گسترده در پساب صنایع مختلف یافت میشود. میزان تجزیه این آلاینده قبل از تخلیه فاضلاب به آبهای پذیرنده اثرات متفاوتی بر سلامت و محیط زیست دارد. از این رو در این پژوهش حذف 2 و 4 دیکلروفنل از محیطهای آبی با استفاده از فرایند UV-LED/TiO2 مورد بررسی قرارگرفت. در این مطالعه تجربی، حذف 2 و 4 دیکلروفنل با استفاده از اشعه ماوراء بنفش LED در حضور TiO2 در یک راکتور با مقیاس آزمایشگاهی بررسی شد. تأثیر پارامترهای بهرهبرداری از جمله pH محلول، در بازه 3 تا 11، غلظت اولیه 2و4 دیکلروفنل 50 تا 200 میلیگرم در لیتر، غلظت TiO2 003/0 تا 025/0 مول بر لیتر و تأثیر شدت یونی بررسی شد. غلظت نهایی ماده آلی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری DR 5000 در طول موج 500 نانومتر تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که حذف 2 و4 دیکلروفنل تحت تأثیر پارامترهای مختلف بهرهبرداری بوده و بیشترین کارایی حذف در pH برابر 3 با اضافه کردن 012/0 مول در لیتر دی اکسید تیتانیم و در غلظت اولیه 50 میلیگرم در لیتر ماده آلی و به میزان 82/95 درصد بهدست آمد. در استفاده مجزا از UV-LED و TiO2 کارایی حذف بهترتیب 11/32 و 56/36 درصد بود. همچنین، حداکثر کارایی حذف COD در شرایط بهینه بهرهبرداری 5/71 درصد بهدست آمد و نتایج بیانگر عدم تأثیرگذاری به تغییرات شدت یونی در حذف ماده آلی بود. نتایج این پژوهش نشان داد که فرایند ترکیبی UV-LED/TiO2 در شرایط بهینه بهرهبرداری، امکان استفاده بهعنوان یک فناوری نوظهور بهمنظور تصفیه فاضلابهای صنعتی حاوی 2 و 4 دیکلروفنل را دارد.
2, 4-Dichlorophenol is one of the most common and abundant pollutants widely found in various industrial effluent. The obvious effect of this organic compound on health and environment depends on enhancing the degradation efficiency of this aqueous pollutant before wastewater being discharged into the receiving water. Therefore, in this study, removal of 2, 4-dichlorophenol from aqueous solution was investigated through using UV-LED/TiO2 process. In this experimental study, removal of 2, 4-DCP in the presence of TiO2 by using UV-LED in a bench scale reactor was examined. The effects of operational parameters such as pH (3-11), initial concentration of 2, 4-DCP (50-200mg/L), TiO2 concentration (0.003-0.025mol/L) and ionic strength were evaluated. The results indicated that removal of 2, 4-DCP was influenced by different operational parameters. The highest 2, 4-DCP removal rate were obtained at pH=3 by adding 0.012 mol/L of TiO2 to solution with an initial concentration of 50mg/L of 2, 4-DCP which more than 95.82% of 2, 4-DCP was removed. While UV-LED and TiO2 were used separately, the 2, 4-DCP removal efficiency was 32.11% and 36.56%, respectively. Also, the results indicated that maximum COD removal rate was 71.5% in optimum condition and also indicated lack of impact on ionic strength changes for removal of organic material. The results indicated that combined TiO2/UV-LED process in optimal conditions can be used as a new technology for treatment of various industrial wastewater containing 2, 4-DCP.
https://www.wwjournal.ir/article_49061_c652bf2336e30d8a0896b23c85fa5864.pdf
UV-LED
TiO2
2 و4 دی کلروفنل
محیطهای آبی
UV-LED
TiO2
2
4-Dichlorophenol
Aqueous solution
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
21
29
10.22093/wwj.2017.18325.1806
48964
Research Paper
بررسی ایزوترم و سینتیک جذب سرب از پساب سنتتیک با استفاده از خاک اره درخت اوکالیپتوس
Kinetic and Isotherm Study of Lead Adsorption from Synthetic Effluent by Eucalyptus Sawdust
صادق قاسمی
sadeghghasemi23@gmail.com
1
رویا مافی غلامی
r.mafigholami@gmail.com
2
دانشجوی دکترا، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران غرب، گروه محیط زیست، تهران، ایران
فلز سرب کاربردهای زیادی در صنایع گوناگون دارد. بهدلیل سمی بودن این فلز، تخلیه پسابهای صنعتی حاوی آن، خطرات جبرانناپذیری برای محیط زیست و اکوسیستمهای زنده دارد. این پژوهش با هدف بررسی استفاده از خاک اره درخت اوکالیپتوس بهعنوان جاذبی ارزان قیمت برای حذف سرب از پساب انجام شد. آزمایشها در سیستم ناپیوسته انجام شد و تأثیر پارامترهای pH، مقدار جاذب، زمان تماس و غلظت اولیه سرب مورد بررسی قرار گرفت. باتوجه به نتایج، حداکثر راندمان جذب سرب 25/96 درصد بود که در pH و زمان تماس 7 و 30 دقیقه و مقدار جاذب 10گرم در لیتر بهدست آمد. با افزایش غلظت اولیه سرب مقدار فلز جذب شده و درصد حذف افزایش یافت. دادههای این مطالعه تطابق خوبی با ایزوترم لانگمیر نشان دادند. آنالیز سینتیک نشان داد که جذب سرب با مدل سینتیکی جذب مرتبه دوم مطابقت دارد (998/0=R2). با توجه به راندمان بالای حذف سرب توسط خاک اره درخت اوکالیپتوس میتوان از این روش بهعنوان روشی کارآمد و ارزان قیمت برای جذب سرب استفاده نمود.
Lead is a heavy metal which has many applications in different industries. Due to toxicity of lead, discharging industrial effluents which contain these ions will bring irreversible risks to the environment and living ecosystems. The objective of this study is to analyse the use of Eucalyptus sawdust as a cheap adsorbent for lead removal from effluent. The experiments were conducted in batch system and the effect of pH, the amount of adsorbent, contact time and the initial concentration of lead were examined. Noticing the results, the maximum efficiency of lead adsorption is 96.25% which was obtained in pH of 7 and contact time of 30 minutes and 10 g/L of adsorbent. By increasing the initial concentration of lead, the adsorbed metal and removal percentage also increased. Achieved data from this study indicated a good compatibility with Langmuir adsorption isotherm. Kinetic analysis indicated that lead adsorption matches with the second-order kinetic adsorption model (R2=0.998). Noticing the high efficiency of lead removal by Eucalyptus sawdust, this method could be used as an effective and cheap adsorbent for lead removal.
https://www.wwjournal.ir/article_48964_e57ba5e56b8c9439847139fb04ec8f52.pdf
حذف سرب
خاک اره درخت اوکالیپتوس
جذب سطحی
جاذبهای ارزان قیمت
Lead removal
Eucalyptus Sawdust
Adsorption
Low-cost Adsorbent
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
30
38
10.22093/wwj.2017.45355.2093
48966
Research Paper
سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده و صرفهجویی در مصرف آب
Applicability of Theory of Planned Behavior for Predicting Water Conservation Behaviors among College Students
طاهره دهداری
dehdarit@yahoo.com
1
لاله دهداری
asal8917@yahoo.com
2
استادیار، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
کارشناسی ارشد، گروه آمار، دانشکده علوم ریاضی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
با توجه به بحران خشکسالی در ایران و لزوم صرفهجویی در مصرف آب و شناخت عوامل تعیینکننده آن، در این پژوهش تلاش شد کارایی متغیرهای تئوری رفتار برنامهریزی شده در پیشبینی رفتار دانشجویان برای صرفهجویی در مصرف آب مورد مطالعه قرار گیرد. برای انجام پژوهش از روش پیمایش استفاده شد و طی آن پرسشنامه آن در میان 122 دانشجوی دختر ساکن در خوابگاههای دانشگاه یزد توزیع شد. در نهایت دادهها توسط روشهای آماری SPSS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای قصد رفتاری و کنترل رفتاری درک شده، توانستند 44 درصد تغییرات رفتار دانشجویان برای صرفهجویی در مصرف آب را توضیح دهند. ضمناً دو سازه هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده توانستند 34 درصد تغییرات قصد دانشجویان برای صرفهجویی در مصرف آب را توضیح دهند. بنابراین آن دسته از دانشجویانی که قصد بیشتر برای انجام رفتار صرفهجویی در مصرف آب داشته و معتقد بودند که تسلط بهتری بر رفتار خود برای صرفهجویی دارند، در نهایت رفتار بهتری برای صرفه جویی در مصرف آب داشتند.
Noticing drought crisis in Iran and importance of water conservation and recognizing its determinants, this research attempted to study the applicability of the theory of planned behavior variables in predicting water conservation behaviors among college students. Survey method was used for this research and questionnaires were distributed among 122 female college students resided in dormitories of Yazd University. Finally, collected data were analysed by SSPS statistical method. The results indicated that behavioral intention and perceived behavioral control variables were able to predict 44% of variance in water conservation practices among participants. Also, two structures of subjective norms and perceived behavioral control explained 34% of variance in behavioral intention for water conservation among participants. College students who had more intention for water conservation and believed to have more control over their behavior for water conservation, behaved better in conserving water accordingly
https://www.wwjournal.ir/article_48966_62d6448f90913dacda9a08ecde9530f2.pdf
صرفهجویی در مصرف آب
تئوری رفتار برنامهریزی شده
دانشجو
یزد
Water conservation
Theory of Planned Behavior
college student
Yazd
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
39
47
10.22093/wwj.2017.48093.2126
48969
Research Paper
حذف آرسنیک در محیط آبی با روش اسمز معکوس و نانوذره آهن صفر ظرفیتی
Arsenic Removal Efficiency in Aqueous Solutions Using Reverse Osmosis and Zero-Valent Iron Nanoparticles
نیلوفر صبوری
n.saboori8690@yahoo.com
1
جوانشیر عزیزی مبصر
javanshir22@yahoo.com
2
اسدالله اسدی
asady@uma.ac.ir
3
دانشآموخته کارشناسی ارشد مهندسی آبیاری و زهکشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
استادیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
دانشیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
آرسنیک یکی از خطرناکترین آلایندههای منابع آب است که سلامت انسان و سایر موجودات را تهدید میکند. بنابراین حذف آرسنیک از منابع آب در اولویت برنامههای بهداشتی قرار دارد. راههای مختلفی برای حذف آرسنیک وجود دارد. در این پژوهش از دو روش اسمز معکوس و نانوذرات آهن صفر ظرفیتی در مقیاس آزمایشگاهی استفاده شد. برای انجام آزمایش، متغیرهای دما، غلظت آرسنیک، pH، غلظت نانوذره آهن و زمان اختلاط در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد در هر دو روش اسمز معکوس و استفاده از نانوذره آهن، با افزایش غلظت آرسنیک کارایی حذف افزایش یافته است. برای غلظت 5/1 میلیگرم در لیتر بهترتیب با 98 و 2/95 درصد حذف آرسنیک، بیشترین راندمان بهدست آمد. در روش اسمز معکوس تأثیر دما وpH مشابه بود و با افزایش این دو متغیر درصد حذف آرسنیک نیز افزایش یافت. در روش اسمز معکوس درصد حذف آرسنیک در pH برابر9 و دمای 30 درجه سلسیوس، بهترتیب برابر 98/95 و 56/96 بهدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که افزایش زمان اختلاط و دما در روش حذف آرسنیک با نانوذره آهن باعث افزایش کارایی حذف آرسنیک و افزایش pH باعث کاهش آن میشود.
Arsenic is one of the most hazardous pollutants of water resources which threaten human health as well as animals. Therefore arsenic removal from water resources is the priority of health programs. There are several ways to remove arsenic. In this study, reverse osmosis and zero-valent iron nanoparticles methods have been used in a laboratory scale. To perform the test, the variables of temperature, arsenic concentration, pH, iron nanoparticle concentration and mixing time were considered. The results indicated that in both methods of reverse osmosis and iron nanoparticle, through increasing arsenic concentration, arsenic removal efficiency has been also increased. At concentration of 1.5 mg per litre in reverse osmosis method, the maximum efficiency was achieved by 98% and 95.2% removal of arsenic respectively. The effect of temperature and pH were similar in reverse osmosis; by increasing these two variables, arsenic removal percentage also increased. The highest removal rates of 95.98% and 95.56% were observed at pH 9 and Temperature 30oC respectively. The results indicated that in iron nanoparticles method the arsenic removal efficiency increases by increasing mixing time and temperature, while it decreases with increasing pH.
https://www.wwjournal.ir/article_48969_68acbcb4cd7b8c6042d4e4d5d2863dfd.pdf
آرسنیک
اسمز معکوس
نانوذره آهن صفر ظرفیتی
حذف
محیط آبی
ARSENIC
Reverse Osmosis
Zero Valent Iron Nanoparticle
Removal
Aqueous solutions
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
48
54
10.22093/wwj.2017.45889
45889
Research Paper
عوامل مؤثر بر گرفتگی غشاء در راکتور زیستی غشایی
Factors Influencing Membrane fouling in the MBR Process
پروین ناهید
nahid@sharif.edu
1
حمیدرضا کریمی نیا
kariminia@sharif.ir
2
احسان بنایان اصفهانی
ehsan.banayan@gmail.com
3
محدثه خراسانی زاده
4
عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
دانشیار، دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
در بین روشهای تصفیه فاضلاب، روشهای بیولوژیکی به دلیل هزینههای پایینتر و راندمان مناسبتر، کاربرد گستردهتری دارند. راکتورهای زیستی غشایی در برخی از تصفیهخانههای فاضلاب بهکار میروند که گرفتگی غشاء آنها موضوع بسیار مهمی است. در میان کمیتهای مؤثر در کنترل گرفتگی غشاء، تأثیر شار بحرانی اثبات شده است. شار بحرانی تحت تاثیر سه گروه اصلی متغیر شامل متغیرهای لجن، متغیرهای عملیاتی و نوع غشاء است. در این تحقیق اثرات برخی فاکتورها روی شار بحرانی در یک بیوراکتور غشایی مستغرق آزمایش شد. متغیرهای اختلاف فشار دو سر غشاء، میزان غلظت پروتئین و کربوهیدرات موجود در ترکیبات پلیمری خارج سلولی و تولیدات میکربی محلول، همچنین تأثیر بعضی از متغیرهای عملیاتی مانند حالت مکش متناوب و مکش پیوسته در دو محدوده از غلظت لجن که مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که با افزایش میزان شار، نرخ گرفتگی غشاء افزایش مییابد. نتایج اثرات EPS روی CF نیز نشان میدهد که هیچ رابطهای بین این دو دیده نمیشود، شاید به این دلیل که EPS بیشتر بهصورت فلاکها یا لختههای بزرگتر موجود است. همچنین نتایج حاکی از ارتباط معکوس شار بحرانی با غلظت بخش کربوهیدرات از تولیدات میکربی محلول میباشد و بهعنوان نتیجه اصلی، اثر مثبت حالتهای استراحت در مکش متناوب روی کنترل گرفتگی غشاء نیز مشاهده شد.
Biological processes of wastewater treatmnent have found wide applications due to their lower costs and higher efficiency. Membrane bioreactors (MBR’s) form one group of such processes in which membrane fouling is of great importance. Efficiency of critical flux (CF) has been proved to be a parameter effective in fouling control (CF). CF is itself influenced by three main groups of variables that include sludge parameters, operating conditions, and membrane types. In this stidy, the effects of such factors as trans-membrane pressure, protein and carbohydrate concentrations in extracellular polymeric substances (EPS), and soluble microbial products (SMP) on CF were investigated in a submerged MBR. Moreover, the effects of such operating conditions as periodic and continuous suctions at two sludge concentrations were studied. It was found that increasing flux led to enhanced membrane fouling rates. Extracellular polymeric substances (EPS) were found to have no relations with critical flux (CF), probably because EPS are mostly found as bigger flocks. Finally, a reverse relationship was established between CF and carbohydrate concentration of the SMP. Membrane fouling control was observed to be positively affected by the rest modes during periodic suctions.
https://www.wwjournal.ir/article_45889_f944fb2e19c167790ed9d5078f802e6c.pdf
گرفتگی غشا
شار بحرانی
تولیدات میکربی محلول
Membrane Fouling
Critical Flux
SMP
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
55
61
10.22093/wwj.2017.49334.2142
48476
Research Paper
عملکرد فیلترها پس از شستشوی معکوس با بررسی میزان کاهش کدورت و شمارش زئوپلانکتونها در تصفیهخانه آب اصفهان
Evaluating Filters Operation after Backwash by Examining Turbidity Decrease and Counting Zooplanktons in Isfahan Water Treatment Plant
پیمانه عطابخش
paymaneh.atabakhsh@gmail.com
1
محمد مهدی امین
amin@hlth.mui.ac.ir
2
مجید هاشمی
3
اسماعیل گرجی زاده
4
دانشجوی دکترای میکروبیولوژی، کارشناس آزمایشگاه، شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان، ایران
استاد گروه مهندسی بهداشت محیط، مرکز تحقیقات محیط زیست، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
دانشجوی دکترای مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
مدیر تصفیهخانه آب اصفهان، شرکت آب و فاضلاب اصفهان، ایران
یکی از دلایل عملکرد ضعیف فیلترها ناشی از شستشوی معکوس آنهاست. این پژوهش با هدف ارزیابی فرایند فیلتراسیون و عملکرد فیلترهای شنی تصفیهخانه آب اصفهان پس از شستشوی معکوس و با بررسی کدورت و شمارش زئوپلانکتونها انجام شد. مدت زمان این بررسی چهار ماه بود و در فیلترهای شنی فاز 1 و 2 تصفیهخانه انجام شد. بهمنظور بررسی عملکرد پس از فیلتراسیون، میزان کدورت و شمارش میکروسکوپی بررسی شد. میانگین تغییرات کدورت و شمارش زئوپلانکتونهای نماتد و روتیفر در زمانهای مختلف بعد از شستشوی معکوس مورد بررسی قرار گرفت. نقطه شکست کدورت و کاهش زئوپلانکتونها بعد از زمان 15 تا 20 دقیقه شستشوی معکوس رخ داد. تعداد نماتدها و روتیفرها در فاز 1 تا زمان 10 دقیقه، بهترتیب 13 و 12 عدد در لیتر افزایش یافت و در زمان 20 دقیقه، بهترتیب به 7 و 9 عدد کاهش پیدا کرد. در فاز 2 نیز در زمان 20 دقیقه تعداد نماتدها و روتیفرها بهترتیب به 8 و 6 عدد در لیتر کاهش یافت. این تغییرات بر اساس آزمون t معنیدار بود (p<0.001). کدورت آب خروجی فیلترها نیز بعد از زمان 15 تا 20 دقیقه به کمتر ازNTU 2/0 رسید. برای محدود شدن تعداد ذرات معلق و ارگانیسمها در آب خروجی بهتر است فیلتر 20 دقیقه بعد از شستشوی معکوس در مدار قرار گیرد.
One of the reasons for poor performance of filters is their being backwashed. The purpose of this study is to evaluate filtration process and sand filters operation after being backwashed through examining turbidity and zooplanktons in Esfahan water treatment plant. This study was conducted during 4 months in the sand filters (phase 1 & 2) of the treatment plant. Turbidity and microscopic counting were studied to assess the performance after filtration. The average for turbidity variations and nematodes & rotifers counting were evaluated in different times after backwash. Turbidity break point and zooplanktons reduction occurred after 15-20 minutes of backwash. The number of nematodes and rotifers in phase 1 after 10 minutes increased respectively by 13 and 12 numbers per liter and within 20 minutes, it reduced to 7 and 9 numbers, respectively. Also after 20 minutes in phase 2, the number of nematodes and rotifers decreased respectively by 8 and 6 per liter. This changes were significant based on t-test (p <0.001). Also after 15-20 minutes, filters effluent turbidity reduced to less than 0.2 NTU. It is better to put filters in the circuit 20 minutes after being backwashed in order to restrict the number of suspended particles and organisms inside the effluent.
https://www.wwjournal.ir/article_48476_655dc314fb25e2742f7e6563bf3ab5cc.pdf
تصفیهخانه آب اصفهان
شستشوی معکوس
فیلتراسیون
کدورت
زئوپلانکتون
Isfahan Water Treatment Plant
Backwash
Filtration
Turbidity
Zooplanktons
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
62
70
10.22093/wwj.2017.45890
45890
Research Paper
مقایسه عملکرد روش انجمادی و هیدرات در جداسازی یونهای کلراید و برماید از آب شور
Comparison of Freezing and Hydrate Formation Methods in Removing Chloride and Bromide Ions from Brine
مرضیه فتاحی
m.fatahi36@yahoo.com
1
کیانا پیوندی
k_peyvandy@semnan.ac.ir
2
فرشاد ورامینیان
fvaraminian@semnan.ac.ir
3
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
استادیار، دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
استاد، دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
بهدلیل افزایش جمعیت و گسترش فعالیتهای صنعتی و محدود بودن منابع آب، بسیاری از کشورها با مشکل کمبود آب شیرین مواجه هستند. در این شرایط رویکرد استفاده از آبهای شور و شیرینسازی آنها اجتنابناپذیر است. در سراسر جهان برای نمکزدایی از آب شور دریا از دو نوع فناوری اصلی غشایی و گرمایی استفاده میشود. در این مطالعه، شیرینسازی آب شور با استفاده از روش انجمادی مستقیم و روش هیدرات انجام شد. مواد مورد استفاده در آزمایش آب مقطر، نمکهای سدیم کلراید و سدیم برماید میباشند. برای یافتن مدت زمان مناسب برای آزمایش انجمادی و هیدرات، رشد کریستال توسط دوربین میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت. دستگاه آزمایشی شامل یک راکتور ساکن با دو استوانه هم محور بود. با ایجاد سرمایش درون استوانه داخلی، کریستالهای یخ در جداره بیرونی آن تشکیل میشود، به این ترتیب غلظت نمک در شورابه باقیمانده افزایش مییابد. میزان حذف نمک در آب شور با استفاده از دستگاه هدایتسنج الکتریکی اندازهگیری شد. نمک در غلظت پایین بهعنوان ایجاد سایت برای هستهزایی عمل میکند، در نتیجه میتواند بهعنوان تسریع کننده در نظر گرفته شود. نتایج نشان میدهد که در روش انجمادی با افزایش غلظت نمک، میزان حذف نمک از آب شور کاهش مییابد. ولی در روش هیدرات روند متفاوتی مشاهده شد بهگونهای که در غلظتهای بسیار پایین درصد حذف کمتری مشاهده شد و در غلظتهای بالاتر درصد حذف نمک بیشتر شد تا در نهایت به مقدار ثابتی نزدیک شد. نتایج نشان داد که در مجموع راندمان جداسازی نمک در روش هیدرات بالاتر از روش انجمادی است. بهمنظور بررسی اثر اندازه آنیون در راندمان جداسازی، آزمایش انجمادی و هیدرات بر روی دو نمک NaCl وNaBr که کاتیون مشترک و آنیون مختلف دارند در غلظتهای مختلف انجام گرفت تا علاوه بر تأثیر غلظت نمک، افزایش اندازه آنیون بر بازدهی فرایند حذف نمک نیز مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که در مجموع راندمان جداسازی نمک در روش هیدرات بالاتر از روش انجمادی است و همچنین هر چه شعاع یونی بیشتر شود، احتمال حضور یون در شبکه کریستالی کمتر میشود و در نتیجه راندمان جداسازی نمک افزایش مییابد. از طرف دیگرنمک در غلظت پایین بهعنوان ایجاد سایت برای هستهزایی عمل میکند، در نتیجه میتواند بهعنوان تسریعکننده در نظر گرفته شود.
The growing population and enhanced industrial activities coupled with limitations on freshwater availability have led to efforts to desalinate salt water from the seas. Membrane and thermal technologies are the two commonly used for this purpose. In this study, the direct freezing and hydrate formation techniques were used for salt water desalination. Materials and Methods: Distilled water, sodium chloride, and sodium bromide were used as raw materials in the experiments. The experimental setup included a stationary reactor with two coaxial cylinders, in which ice crystals were deposited outside the cool inner cylinder to increase the salt concentration in the residual brine. An electrical conductivity instrument was used to measure sal removal. Results: Salt removal was shown to decrease with increasing salt concentration in the direct freeze method. A different trend was, however, observed in the hydrate formation method; salt removal was negligible at low concentrations in this method but increased at high concentrations before a constant value was reached. Overall, the hydrate formation recorded a higher salt removal efficiency than the other method. To investigate the effect of anion size on salt removal efficiency, experiments were carried out using NaCl and NaBr, which have the same cation but different anion sizes. Result showed that removal efficiency increased with increasing anion size. Conclusion: It was found that increasing ion radius leads to the lower likelihood of ion presence in the crystal lattice, thereby reducing salt removal efficiency. On the other hand, low concentrations of salt serve as site for the generation of cores, which naturally serve as removal accelerators.
https://www.wwjournal.ir/article_45890_ec4e1f77142909ee022fafde75c939ce.pdf
جداسازی یون
روش انجمادی
روش هیدرات
راکتور ساکن
آب شور
Ion Separation
Direct Freeze Method
Hydrate Formation
Static Reactor
Brine
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
71
79
10.22093/wwj.2017.45892
45892
Research Paper
بهینهسازی عملکرد هیدروسیکلون با هدف حذف ماسه از آب چاه (مطالعه موردی: چاههای آب شرب شهر مشهد)
Optimization of Hydrocyclone Performance in Sand Removal from Well Water (A Case Study of Drinking Water Wells in Mashhad)
علی دهنوی
dehnavi115@yahoo.com
1
ثمانه توکلی امینیان
sa.tavakoli55@yhaoo.com
2
مسعود روحبخش معیاری
masoudrouhbakhsh@gmail.com
3
استادیار گروه مهندسی عمران، دانشکده مهندسی عمران و حمل و نقل، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
کارشناس شرکت آب و فاضلاب شهر مشهد
کارشناس شرکت آب و فاضلاب شهر مشهد
از هیدروسیکلون برای جداسازی جامدات معلق سنگینتر از آب از جمله ماسه و سیلت استفاده میشود. در این تحقیق پس از شناسایی تمام فاکتورهای مؤثر بر عملکرد هیدروسیکلونها، نسبت به بهینهسازی متغیرهای تأثیرگذار با روش طراحی آزمایش تاگوچی اقدام شد. با هدف بهینهسازی عملکرد هیدروسیکلون در حذف ماسه از آب، 18 هیدروسیکلون بر اساس متغیرهای تأثیرگذار شامل قطر ورودی، قطر سرریز، قطر تهریز، قطر بدنه هیدروسیکلون، ارتفاع بخش استوانهای، ارتفاع کل و نیز ارتفاع دیافراگم، طراحی، ساخته و مورد آزمایش قرار گرفت. برای بهینهسازی این هیدروسیکلونها، از دو غلظت حداقلی و حداکثری جامدات معلق (شن و ماسه) اخذ شده از نمونههای چاههای سطح شهر مشهد بهترتیب معادل20 و 100 میلیگرم در لیتر و با توزیع مشاهده شده، استفاده شد. نتایج آنالیزهای آماری نشان داد که در شرایط بهینه، نسبت قطر ورودی و قطر سرریز به قطر هیدروسیکلون، مشابه و معادل 225/0 و قطر تهریز به آن معادل 15/0 است. همچنین نسبت ارتفاع بخش استوانهای و ارتفاع دیافراگم به ارتفاع کل هیدروسیکلون نیز بهترتیب 12/0 و 08/0 تعیین شد. علاوه براین، راندمان جرمی حذف ماسهها در شرایط بهینه و بسته به تکرارهای مختلف، بین 9/95 تا 4/98 درصد پیشبینی شد. این در حالی است که با ساخت هیدروسیکلون بهینه و آزمایش آن در سه تکرار، این رقم بالغ 1/1±2/97 درصد بود. مقایسه نتایج راندمان جرمی پیشبینی شده توسط روش تاگوچی نسبت به مقادیر واقعی اندازهگیری شده که با ساخت هیدروسیکلون بهینه انجام شد، نشان داد که نتایج مورد نظر بسیار به هم نزدیک هستند. نسبتهای هندسی تعیین شده در این تحقیق نیز عموماً در محدوده بین حداقل و حداکثر نسبتهای ارائه شده در هیدروسیکلونهای بهکار رفته در معدنکاری است. از این نسبتها و پس از افزایش مقیاس، میتوان در ساخت هیدروسیکلونهای خاص ماسهزدایی از آب استفاده نمود.
Hydrocyclones are used for removing suspended solids such as silt and sand from water. In this study, all the factors involved in the performance of hydrocyclones were initially identified and listed before they were optimized using the Taguchi experiment design method. It was the objective of the present study to optimize the efficiency of hydrocyclones in removing sand from water. For this purpose, 18 hydrocyclones were designed and constructed to test all the variables affecting their performance including hydrocyclone inlet, overflow, apex, and body diameters as well as cylindrical, total, and vortex finder heights. Minimum (20 mg/l) and maximum (100 mg/l) concentrations of total suspended solids (sand) in the samples from the water wells in Mashhad city along with the observed particle distribution were used in the optimization. Statistical analysis of the results showed that the ratio of the inlet and overflow diameters to that of the hydrocyclone was 0.225 and that the ratio of the apex diameter to that of the hydrocyclone was 0.15. Also, the ratios of the cylindrical and vortex finder heights to the total height of the hydrocyclone were 0.12 and 0.08, respectively. Under optimum conditions, sand removal efficiency varied from 95.9% to 98.4% in different experiments. This is while a value of 97.2±1.1% was obtained as the result of three tests in the hydrocyclone optimized in this experiment. Comparison of the mass removal efficiencies predicted by the Taguchi method and the values measured in the optimal hydrocyclone tests showed that both sets of data were very close and substantially high. Moreover, it was found that the geometric elements obtained in this study were generally in the range of minimum and maximum ratios proposed for hydrocyclones used in mining. These ratios may, therefore, be recommended for use in the construction of real-scale hydrocyclones for sand removal from water.
https://www.wwjournal.ir/article_45892_9354a306c3150b557e3c94acfc49efb9.pdf
عملکرد هیدروسیکلون
نسبتهای هندسی هیدروسیکلون
حذف ماسه
بهینهسازی هیدروسیکلون
Hydrocyclone Performance
Hydrocyclone Geometric Ratio
Sand Removal
Hydrocyclone Optimization
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2018-01-21
28
6
80
89
10.22093/wwj.2017.45891
45891
Research Paper
کاربرد روش پردازش تصاویر برای تعیین هاله آلودگی در محیطهای متخلخل
Application of Image Processing for Determination of Contaminant Plume in Porous Media
محمدرضا فدائی تهرانی
mrft1359@gmail.com
1
فرهاد شفیعی
fshafiei@gmail.com
2
راحله فیضی
raf.civil@ymail.com
3
عضو هیئت علمی مجتمع عالی آموزشی و پژوهشی صنعت آب و برق، اصفهان، ایران
دانشجوی دکترای میکروبیولوژی، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه اصفهان، ایران
کارشناس ارشد رشته عمران گرایش مهندسی آب، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
تعیین گستره و سرعت توسعه هاله آلودگی در منابع آب گامی اساسی در طراحی شیوه پاکسازی است. این فرایند بهویژه برای منابع آب زیرزمینی بهدلیل دسترسی دشوار و تعدد متغیرها پیچیده است. در پژوهش حاضر، روش پردازش تصاویر برای تعیین ناحیه آلودگی و تحلیل میزان پخش مواد همراه جریان تراوش در محیط متخلخل پیشنهاد شده است. علاوه بر الگوریتم پردازش تصاویر در نرمافزار MATLAB، از تحلیل کمترین مجموع مربعات و حل معادله پخش نیز استفاده شد و ضرایب هیدرودینامیکی پخش در بسترهای متخلخل در محدوده وسیعی از زمان و مکان بدون ایجاد اغتشاش و با دقت قابل قبول محاسبه شد. تحلیل و راستیآزمایی نتایج نشاندهنده دقت مناسب و محدود بودن خطا به کمتر از 11 درصد بود، لذا این روش در مطالعه پدیده پخش از کارایی لازم برخوردار است. در این پژوهش تخمین ضریب پخشپذیری بهعنوان تابعی از مشخصات محیط متخلخل و عدد پکله ارائه شد، بهطوری که این ضریب در محیط با دانهبندی بین 5/0 تا 3 میلیمتر در دامنه 002/0 تا 0028/0 متر بهدست آمد که نشانگر تأثیر زیاد دانهبندی بر روی ضریب پخشپذیری است.
Determination of the extent and growth rate of contamination zones in water resources is a crucial stage in remediation studies. The process is especially complicated due to the multiplicity of the variables involved and the limited access to groundwater aquifers. The present study uses the image processing technique to define the contaminant plume and to analyze diffusivity coefficients for seepage flows in porous media. The image processing algorithm was developed in MATLAB software and the least squares method was used to solve the diffusion equation. Thus, the hydrodynamic dispersion coefficients in porous media were calculated without any turbulence over wide ranges of time and place with an acceptable accuracy. Analysis and verification of the data thus obtained confirmed the accuracy of the proposed model and revealed a limited error range of less than 11%. It may, therefore, be claimed that the proposed method is an effective means for studying diffusivity. The equations for estimating diffusivity coefficients were developed as a function of both the porous media characteristics and the Péclet number.Using the equations, diffusivity coefficients in the range of 0.002 to 0.0028 m were obtained for a porous medium with a grain size varying from 0.5 to 3 mm.
https://www.wwjournal.ir/article_45891_a69c39fab8b3691b30fc3727335fe77f.pdf
پردازش تصاویر
ضرایب پخش
تصفیه درجا
آب زیرزمینی
هاله آلودگی
محیطهای متخلخل
image processing
Diffusivity Coefficients
Situ Remediation
Groundwater
Porous media
Contaminant