per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
2
8
2183
Research Paper
بررسی جذب فلز کادمیم توسط پودر لجن دفعی فاضلاب شهری در راکتور ناپیوسته
Cadmium Biosorption in a Batch Reactor Using Excess Municipal Sludge Powder
رضا فولادی فرد
rezafd@yahoo.com
1
علیاکبر عظیمی
draliaazimi@gmail.com
2
غلامرضا نبی بیدهندی
3
دانشآموخته کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشگاه تهران
استادیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشگاه تهران
دانشیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشگاه تهران
در این مقاله نحوه جذب فلز کادمیم از محلول آبی توسط پودر لجن خشک شده حاصل از تصفیه فاضلاب شهری (بایوسالید) در دمای 24 تا 26 درجه سلسیوس، pH از 2 تا 6، زمان تماس 5 تا 420 دقیقه، میزان اختلاط 50 تا 300 دور در دقیقه ، در مقیاس آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. پیش تصفیه بایوسالید شامل خشکسازی، خردسازی و دانهبندی بین الک 50 تا 120 بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده شرایط بهینه برای جذب کادمیم توسط بایوسالید، pH معادل 4، زمان تماس 120 دقیقه و میزان اختلاط 200 دور بر دقیقه میباشد. سینتیک جذب کادمیم از مدل شبه درجه دوم پیروی کرده و حداکثر میزان جذب تعادلی در زمان 2 ساعت مشاهده گردید. ایزوترم جذب با مدل لانگمویر تطابق کامل داشته و حداکثر ظرفیت جذب کادمیم (qmax)توسط بایوسالید 38/0 میلیمول بر گرم بایوسالید خشک (41/5 میلیگرم بر گرم) برآورد شده و ثابت لانگمویر(Kd)، 0/1044 میلیمول بر لیتر (11/37 میلیگرم بر لیتر) به دست آمد.
This study was conducted to investighate the adsorption of Cadmium from aqueous solutions by using the powder of excess sludge (biosolid) from municipal wastewater, at 24 to 26°C, a pH value of 2 to 6, over a contact time of 5-420 minutes, and at 50 to 300 rpm stirring rate in a batch reactor on the laboratory scale. The pretreatment of biosolids consisted of dewatering, grinding, and grainsizing with sieves (mesh dimensions between 50 and 120). According to the results, the best conditions for biosolids to adsorb Cadmium was pH=4, 120 minutes of contact time, and a stirring rate of 200 rpm. Cadmium adsorption kinetics followed the pseudo second order model. Maximum equilibrium adsorption was observed after two hours. The adsorption isotherm was in accordance with the Langmuir model. Maximum Cadmium adsorption capacity of biosolids (qmax) was estimated at 0.38 m-mol/g of dry biosolid (41.5 mg/g) and the Langmuir constant (kd) was found to be 0.1044 m-mol/lit (11.37 mg/lit).
https://www.wwjournal.ir/article_2183_4c5f0a2542ab46c048f9bc2737600f86.pdf
جذب
کادمیم
بایوسالید
سینتیک جذب
ایزوترم جذب
Biosorption
Cadmium
Biosolid
Adsorption kinetics
Adsorption Isotherm
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
9
17
2184
Research Paper
حرکت کادمیم، کروم و کبالت در خاک تیمار شده با لجن فاضلاب و نمک این فلزات و جذب آن توسط سبزیجات در منطقه شرق اصفهان
Cd, Cr, and Co Motion in Soil Treated with Sewage Sludge and Salts of the Metals and their Uptake by Vegetable Crops A Case Study in East Isfahan
ابراهیم پناهپور
epanahpoor@yahoo.com
1
مجید افیونی
afyuni@cc.iut.ac.ir
2
مهدی همایی
3
مهران هودجی
4
عضو هیئت علمی و دانشجوی دوره دکترای خاکشناسی دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات اهواز
استاد گروه خاکشناسی، دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشیار گروه خاکشناسی، دانشگاه تربیت مدرس تهران
استادیار گروه خاکشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان
از جمله عوامل اصلی افزایش غلظت فلزات سنگین در خاک، مصرف روز افزون مواد حاصلخیزکننده، اصلاح کننده، آفتکشها، فاضلابهای شهری و پسابهای صنعتی میباشد. با توجه به افزایش مصرف فاضلابها چنانچه کاربرد این مواد با رعایت استانداردها و ملاحظات مربوطه نباشد، جذب فلزات سنگین موجود در آنها توسط گیاه و ورودشان به زنجیره غذایی حیوان و انسان و نیز حرکتشان به سمت آبهای زیرزمینی، پیامدهای سوئی به دنبال خواهد داشت. هدف از انجام این پژوهش برآورد توازن جرمی سه فلز کادمیم، کروم و کبالت در یک خاک آهکی بود. بدین منظور، کرتهایی به ابعاد 4×4 متر انتخاب و در سه تکرار و به طور تصادفی به مقدار 50 تن در هکتار از تیمارهای لجن فاضلابِ غنی شده با فلزات سنگین و فرم معدنی (کلرید) این فلزات استفاده گردید. فرم قابل استخراج با HNO3 برای این فلزات تا عمق 100 سانتیمتری خاک در لایههایی به ضخامت 20 سانتیمتر، اندازهگیری و معادله توازن جرم در این خاک برآورد گردید. نتایج مربوط به توازن جرمی، حرکت Co، Cr و Cdرا به سمت لایههای زیرین خاک به ترتیب برابر 45/85، 38/23 و 14/42 درصد از مقدار افزوده شده به خاک نشان داد. بنابراین با توجه به عدم دستیابی به توازن جرمی صد درصدی بین مقادیر اضافه شده این فلزات به خاک، مقدار فلزات موجود در خاک و همچنین میزان جذب شده توسط گیاه، این مقدار فلزات از طریق درز و شکافهای حاصل از انبساط و انقباض خاک به عمقهای پایینتر انتقال یافته است.
The concentration of heavy metals in soil is increasing mainly due to the use of fertilizers, pesticides, and urban and industrial wastewaters. Field application of wastewater may contaminate food chains and water resources if environmental standards are not duly observed. The objective of this research was to determine the mass balance and transport of Cd, Cr, Co in a sewage sludge amended calcareous soil. Sewage sludge was applied at 50 t/ha to 4×4 plots in three replications. After 5 years from sludge application, soil samples were collected to a depth of 100 cm at 20 cm increments and analyzed for their total heavy metal concentration. We were not able to recover 100% of the metals added into the soil at a depth of 100 cm. Our results indicate that 14, 38, and 46 percent of Cd, Cr, and Co, respectively, had been lost over five years. The results also show that some of the metals may have moved to depths below 100 cm through preferential flow paths.
https://www.wwjournal.ir/article_2184_eff41806a8d38f60b11d9827d80f789d.pdf
فلز سنگین
زنجیره غذایی
توازن جرمی
جریان ترجیحی
لجن فاضلاب
Heavy metal
Food Chains
Mass Balance
Preferential Flow
Sludge
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
18
26
2185
Research Paper
بررسی حذف نیترات و آمونیم از آبهای زیرزمینی با استفاده از فیلترهای کانساری
Investigation of Nitrate and Ammonium Removal from Groundwater by Mineral Filters
محسن سلیمانی
Soleimani57@yahoo.com
1
آرش انصاری
2
محمدعلی حاج عباسی
3
جهانگیر عابدی
4
دانشجوی دکتری خاکشناسی، دانشگاه صنعتی اصفهان
محقق شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان، مؤسسه سفیر سبز
دانشیار گروه خاکشناسی، دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشیار گروه آبیاری، دانشگاه صنعتی اصفهان
افزایش آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی توسط نیترات و آمونیم، یافتن راه حلهایی با حداقل اثرات زیستمحیطی را برای حذف آنها ضروری میسازد. در این رابطه استفاده از کانیهای خاک با توجه به فراوانی و قدرت جذب بالای آنها، از نظر اقتصادی به صرفه و از لحاظ زیستمحیطی شایان توجه است. در این تحقیق از زئولیتهای معادن سمنان و فیروزکوه به منظور حذف یونهای نیترات و آمونیم از محلولهای آزمایشگاهی و آبهای زیرزمینی (حوضچههای ثابت) استفاده شد. به منظور اصلاح خصوصیات جذبی، زئولیتهای مورد استفاده با سورفکتانت آلی نوع هگزا دسیل تری متیل آمونیم اصلاح شدند. جذب در سوسپانسیونهای 1 به 10 جاذب به محلول انجام گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین جذب آمونیم مربوط به تیمار زئولیت طبیعی سمنان و کمترین جذب مربوط به تیمار اصلاح شده زئولیت فیروزکوه بوده است. بیشترین مقدار جذب نیترات در تیمار اصلاح شده فیروزکوه و کمترین مقدار جذب مربوط به زئولیت طبیعی سمنان بود. در غلظت اولیة 10 میلی اکی والان بر لیتر و PH=5/5، بیشترین مقدار جذب برای آمونیم برابر با 0/96 میلی اکی والان بر گرم مربوط به تیمار زئولیت طبیعی سمنان و بیشترین مقدار جذب یون نیترات 0/8 میلیاکی والان بر گرم مربوط به زئولیت اصلاح شده فیروزکوه به دست آمد. بررسی همدماهای جذب سطحی یونهای نیترات و آمونیم نشان داد که در حالتهای خام و تیمار شده برای هر دو جاذب، دادهها با مدل خطی و فروندلیخ تطابق دارند.
Increasing surface and groundwater pollution by ammonium and nitrate makes it necessary to find solutions with minimal environmental impacts. For this purpose, using abundant and high sorption potential soil minerals offers cost-effective and environmentally sound remediation techniques. In this study, Firoozkouh and Semnan zeolites were used for removal of nitrate and ammonium from laboratory solutions and groundwater (Batch method). Zeolite minerals were modified by using the organic surfactant hexadecyltrimethylammonium. A one to tenth ratio of absorbent to solution was used. Results showed that the Semnan natural zeolite and the Firoozkouh modified zeolite treatements, respectively, had the highest and the lowest ammonium sorption levels. The Firoozkouh modified zeolite had the highest nitrate sorption while Semnan natural zeolite had the lowest ammonium sorption. The highest sorption level for ammonium was found to be 0.96 meq g-1 for the Semnan natural zeolite treatment at a concentration of 10 meql-1 and pH=5.5 while the highest sorption for nitrate was found to be 0.8 meq g-1 for the Firoozkouh modified zeolite. Isotherms of nitrate and ammonium sorption levels by natural and modified zeolites showed to match with those of the linear and Fraundlich models.
https://www.wwjournal.ir/article_2185_cae88196b915f41671f3b30a7b3da80c.pdf
زئولیت
مدل فروندلیخ
مدل لانگمویر
سورفکتانت
هگزا دسیل تری متیل آمونیم
Zeolite
Fraundlich
Langmuir
Surfactant
Hexadecyltrimethylammonium (HDTMA)
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
27
33
2186
Research Paper
حذف کادمیم از محیط آبی در غلظتهای کم به وسیله پوسته شلتوک اصلاح شده
Removal of Low Concentrations of Cadmium from Water Using Improved Rice Husk
زمان شامحمدی حیدری
1
هادی معاضد
hmoazed955@yahoo.com
2
نعمتا... جعفرزاده حقیقی
3
پرویز حقیقتجو
4
استادیار گروه آب دانشگاه زابل
استادیار دانشکده مهندسی علوم آب، دانشگاه شهید چمران اهواز
دانشیار دانشکده بهداشت، دانشگاه جندیشاپور اهواز
عضو هیئت علمی گروه آب دانشگاه زابل
در این تحقیق تأثیر مولاریتههای مختلف سدیم بیکربنات بر افزایش ظرفیت پوسته شلتوک در جذب کادمیم در غلظتهای کم، مورد بررسی قرار گرفت. حداکثر راندمان جذب در pH برابر 6 اتفاق افتاد و زمان تعادل جذب 1/5 ساعت به دست آمد. نتایج آزمایشهای شیمیایی همراه با عکسبرداری از انواع مختلف جاذب اصلاح شده، توسط میکروسکوپ الکترونی نشان داد که رابطه مناسبی بین تعداد و میانگین قطر خلل و فرج جاذب با راندمان جذب وجود دارد. همچنین، حداکثر راندمان جذب کادمیم توسط پوسته شلتوک 99/1درصد به دست آمد که مربوط به استفاده از جاذب اصلاح شده توسط محلول 0/3 مولار سدیم بیکربنات میباشد. در این تحقیق، مدلهای جذب سینتیک نیز مورد مطالعه قرار گرفت. اگر چه هر دو مدل لاگرگرن (1898) و هو و همکاران (1996) در سطح اعتماد 95 درصد، دادهها را توصیف کردند، ولی مدل لاگرگرن (1898) در مقایسه با مدل هو و همکاران (1996) دادهها را بهتر توصیف کرد. مقایسه ضرایب به دست آمده با ضرایب سایر مدلها در مطالعات دیگر، نشان داد که سرعت جذب سطحی کادمیم بر روی پوسته شلتوک اصلاح شده با سدیم بیکربنات 0/3 مولار، بسیار سریع میباشد.
This paper studies the effect of different molarities of sodium bicarbonate on enhanced absorption capacity of rice husk to remove cadmium in low concentrations. Maximum absorption efficiency was achieved at a pH of 6 and absorption equilibrium time was 1.5 hours. Results of chemical experiments and photography by electronic microscope from improved rice husk revealed a good relationship to exist between number and average diameter of absorber pores, on the one hand, and absorption efficiency, on the other. Meanwhile maximum absorption efficiency of rice husk in cadmium removal was 99.1 percent which shows improvement due to 0.3 molar sodium bicarbonate. In this study, kinetic absorption models were also studied. Both Lagergrn (1898) and Ho et al. (1996) models satisfactorily described data with a confidence level of 95 percent; however, the latter model was found superior in this respect. Comparison of the coefficients calculated here with those reported in other models showed a faster cadmium absorption rate by improved rice husk due to 0.3 molar sodium bicarbonate.
https://www.wwjournal.ir/article_2186_e497b88b182466e89db772f2765b4063.pdf
پوسته شلتوک
کادمیم
جذب
محلول سدیم بیکربنات
تخلخل
Rice husk
Cadmium
Absorption
Sodium Bicarbonate Solution
porosity
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
34
46
2187
Research Paper
تخمین ضریب پراکندگی طولی آلودگی با استفاده از سیستم استنتاج فازی- عصبی انطباقی
Estimating Longitudinal Dispersion Coefficient of Pollutants Using Adaptive Neuro-Fuzzy Inference System
حسین ریاحی مدوار
hsriahi@yahoo.com
1
سید علی ایوبزاده
2
دانشجوی دکترای سازههای آبی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
دانشیار گروه سازههای آبی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
ضریب پراکندگی طولی آلودگی در رودخانهها و مجاری طبیعی به علت پیچیده بودن فرایند حاکم، اغلب با استفاده از روابط ساده شده تجربی که دقت مطلوبی ندارند، تعیین میشود. به همین دلیل در این تحقیق با استفاده از سیستم خبره استنتاج فازی - عصبی انطباقی که قابلیت فراگیری و درک روابط حاکم بر پدیدهها بدون نیاز به معادلات حاکم را دارد، روش جدیدی برای تخمین ضریب پراکندگی طولی ارائه شده است. فرایند توسعه و ارزیابی مدل جدید با استفاده از مجموعه دادههای واقعی و معیارهای آماری و گرافیکی مختلفی صورت گرفته است. طبق نتایج تحقیق، مدل در مقایسه با تمامی روابط موجود (دوازده رابطه) دقت بسیار بهتری دارد. مقادیر ریشه میانگین مربعات خطا و ضریب همبستگی مربوط به مدل در مرحله توسعه به ترتیب برابر 15/18 و 0/99 و در مرحله ارزیابی 187/8و 91/ 0 به دست آمد. در حالی که مقادیر این پارامترها برای بهترین رابطه تجربی (رابطه هانگ و لی) به ترتیب برابر 295/7 و 0/48 میباشد. طبق نتایج، استفاده از مدل تطبیقی استنتاج فازی- عصبی دقت تخمین این ضریب را به میزان قابل توجهی بهبود میبخشد. روش ارائه شده در این تحقیق رهیافت جدیدی در تخمین ضریب پراکندگی طولی آلودگی در رودخانه محسوب شده و به خوبی قابلیت اتصال و ترکیب با مدلهای ریاضی انتقال آلودگی و نیز بهنگام سازی با توجه به شرایط واقعی را دارد.
Longitudinal dispersion coefficient in rivers and natural streams is usually estimated by simple inaccurate empirical relations because of the complexity of the phenomenon. In this study, the adaptive neuro-fuzzy inference system (ANFIS) is used to develop a new flexible tool for predicting the longitudinal dispersion coefficient. The system has the ability to understand and realize the phenomenon without the need for mathematical governing equations.. The training and testing of this new model are accomplished using a set of available published filed data. Several statistical and graphical criteria are used to check the accuracy of the model. The dispersion coefficient values predicted by the ANFIS model compares satisfactorily with the measured data. The predicted values are also compared with those predicted by existing empirical equations reported in the literature to find that the ANFIS model with R2=0.99 and RMSE=15.18 in training stage and R2=0.91 and RMSE=187.8 in testing stage is superior in predicting the dispersion coefficient to the most accurate empirical equation with R2=0.48 and RMSE=295.7. The proposed methodology is a new approach to estimating dispersion coefficient in streams and can be combined with mathematical models of pollutant transfer or real-time updating of these models.
https://www.wwjournal.ir/article_2187_09a4d106303e3dacc96a8eec915ac876.pdf
انتقال آلودگی
استنتاج فازی- عصبی انطباقی
ضریب پراکندگی طولی
معادلات تجربی
Pollutant Transfer
Adaptive Neuro Fuzzy-Inference System
Longitudinal Dispersion Coefficient
Empirical equations
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
47
57
2188
Research Paper
مقایسة نتایج مدل ریاضی رسوبگذاری در مخزن سد علویان مراغه با دادههای آبنگاری
Comparison of a Mathematical Sedimentation Model Results and Hydrographically Measured Data in Alavian Dam Reservoir
یوسف حسنزاده
yhassanzadeh@Tabrizu.ac.ir
1
اتابک فیضی خانکندی
2
محمد تقی اعلمی
mtaalami@tabrizu.ac.ir
3
استاد دانشکدة مهندسی عمران، دانشگاه تبریز
دانشآموخته کارشناسی ارشد مهندسی عمران-آب، دانشگاه تبریز
استادیار دانشکدة مهندسی عمران، دانشگاه تبریز
رسوبگذاری در مخزن سد نه تنها سبب کاهش ظرفیت و عمر مفید مخزن میشود، بلکه ضمن ایجاد اشکالات عدیده در باز و بسته کردن دریچههای عمقی و نیمه عمقی سد، موجب افزایش سطح مخزن و مآلاً افزایش تبخیر و تلفات آب میشود. این مسائل، اهمیت بررسی پدیده انباشت رسوب در مخازن جهت پیشبینی نحوة توزیع رسوب و ارائه راهکارهای مدیریتی در کنترل مخازن را کاملاً مشهود میسازد. مدلهای ریاضی یکی از ابزارهای مهم برای پیشبینی مقدار رسوبگذاری در مخازن سدهای ذخیرهای و برآورد عمر مفید آنهاست. این مدلها مبتنی بر تحلیل معادلات حاکم بر پدیدههای مؤثر در انتقال، توزیع، انباشت و آب شستگی رسوب میباشند. در مقالة حاضر، بعد از واسنجی مدل Gstars3.0 به کمک دادههای آبنگاری مخزن سد علویان مراغه، نمودارهای حجم- سطح- ارتفاع و نحوه رسوبگذاری در مقطع طولی و مقاطع عرضی برای حالتهای بستر اولیه، آبنگاری شده و نتایج حاصل از تحلیل پدیده رسوبگذاری به کمک مدل برای یک دوره 50 ساله ترسیم و مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته و عمر مفید مخزن برآورد شده است. نتایج محاسبات بیانگر آن است که پس از طی 50 سال، حجم رسوبات انباشته شده در مخزن به حدود 15 میلیون متر مکعب بالغ میشود که تقریباً معادل 25 درصد ظرفیت مفید مخزن است.
Sedimentation in reservoirs not only reduces the storage capacity but also decreases the useful life of the reservoirs. It also creates problems in operation of bottom outlets and increases, the reservoir surface area and the evaporation loss. To alleviate these problems, it is necessary to investigate the sediment deposit distribution in an attempt to make predictions of that the process possible. Management measure are also required to control reservoir sedimentation. Mathematical models are used today to evaluate reservoir sedimentation rates and to predict the reservoir useful life. These models are based on the analysis of equations governing sediment transportation, distribution, deposition, and scouring. In this study, the hydrographical measured data obtained from Alavian Dam in Maragheh are first used to calibrate the mathematical model. Then, the Volume-Area-Height variation graphs and the manner of sedimentation along longitudinal and transversal sections are plotted, compared, and evaluated for the pre-sedimentation, post-sedimentation stages and the mathematical model results for a period of 50 years. The results obtained from this study shows that after 50 years of reservoir operation, the sediment deposit volume in the reservoir amounts to about 15 MCM, which accounts for 25 percent of the reservoir active capacity.
https://www.wwjournal.ir/article_2188_753c41e13301e952eb9028f203e06400.pdf
مدل ریاضی
رسوبگذاری مخزن سد
سد علویان
مدل Gstars3.0
mathematical model
Reservoir Sedimentation
Alavian Dam
Gstars3.0 Model
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
58
65
2189
Research Paper
مدیریت مصرف انرژی در ایستگاههای پمپاژ با استفاده از مدلسازی دینامیکی
Energy Consumption Management in Pumping Stations Using Dynamic Modeling
فرزاد ویسی
veysi@razi.ac.ir
1
مهرداد شمشادی
2
استادیار گروه مکانیک، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه رازی
کارشناس ارشد مکانیک، شرکت پالایش نفت کرمانشاه
سیستمهای انتقال سیال از جمله بزرگترین مصرف کنندگان انرژی در صنایع مختلف از جمله سیستمهای آبرسانی میباشند که لزوم پرداختن به عملکرد بهینه آنها به ویژه از نظر مصرف انرژی با اهمیت است. با توجه به اینکه رفتار سیال در این گونه سیستمها در شرایط متفاوت بهرهبرداری عموماً دینامیکی یا به عبارتی وابسته به زمان است، مطالعه رفتار این سیستمها با استفاده از یک مدل دینامیکی امکان ارزیابی دقیقتر عملکرد سیستم را فراهم میسازد. در این تحقیق مدل دینامیکی یک سیستم انتقال سیال شامل ایستگاه پمپاژ، خط لوله و مخزن ارائه شده است. به منظور معرفی قابلیتهای مدل ارائه شده، محاسبات نمونهای از مصرف انرژی در یک ایستگاه پمپاژ آب شرب که در حال کار میباشد در وضعیتهای مختلف قرارگیری پمپها در مدار سیستم انجام شده است. از نتایج این تحلیل میتوان برای ارائه پیشنهادهایی به منظور برآورد مصرف انرژی در ایستگاههای پمپاژ با توجه به شرایط بهرهبرداری و نیز شیوه کارکرد سیستمهای کنترلی آنها استفاده کرد.
Fluid transportation systems are among the high energy consumers in different industries such as water distribution systems. It is, therefore, important to study their optimized performance as regards their energy consumption. The fluid behavior in these systems under different operational conditions is actually dynamic, or time-dependent; the study of these systems by a dynamic model, hence, allows system performance to be evaluated more accurately. In this paper, a dynamic model is presented for a fluid transportation system consisting of a pumping station, a pipeline, and a reservoir tank. Sample calculations of energy consumption for a pumping station are presented. The results obtained from this study can be used for formulating recommendations on energy consumption estimation of pumping stations based on their operational conditions and control method used.
https://www.wwjournal.ir/article_2189_54ed2b780540773a184500579d222e4e.pdf
ایستگاه پمپاژ
انرژی
دینامیکی
سیال
مدلسازی
فضای حالت
Pumping station
Dynamic
Fluid
Modeling
state space
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
66
70
2190
Technical Note
کاربرد مدلهای نفوذ رودخانهای برای شبیهسازی نفوذ آب در حوضچههای کنترل سیلاب شهری
Application of River Infiltration Models to Simulation of Infiltration Process in Infiltration Basins
سعیدرضا خداشناس
khodashenas@ferdowsi.um.ac.ir
1
استادیار، گروه مهندسی آب، دانشگاه فردوسی مشهد
در میان روشهای کنترل سیلاب شهری، روش نفوذ آب باران به زمین یکی از مهمترین روشها برای جلوگیری از خسارات سیل است. مدلهای مفهومی نفوذ رودخانهای برای کاربرد در مطالعات کنترل سیلاب شهری به خصوص در حوضچههای نفوذ بسیار مفیداند. برخلاف مدلهای ریاضی این مدلها بسیار سادهتر هستند و همچنین برخلاف مدلهای تجربی، تعیین پارامترهای این مدلها نیز به مراتب آسانتر است. در این تحقیق چهار مدل مفهومی نفوذ رودخانهای که عبارتاند از مدلهای دوپویی- فورشهایمر, ارنست, میلس و مورل- سیتوکس برای شبیهسازی نفوذ در حوضچههای نفوذ کنترل سیلاب شهری استفاده شد. مطالعه روی این چهار مدل نشان داد که هیدروگرافهای نفوذ به دست آمده از مدلها نزدیک هیدروگرافهای واقعی میباشند و این مدلها در شبیهسازی رفتار حوضچه نفوذ جوابهای قابل قبولی میدهند. نتایج همچنین نشان داد که سه مدل دوپویی- فورشهایمر, ارنست و میلس نسبت به مدل چهارم نسبت به پارامترهایشان کمتر حساسیت دارند.
Among the alternative techniques available for flood control, infiltration of rainwater is one of the most important methods to control stormwater effects. Conceptual river infiltration models are very useful for application to control urban flood water, especially in the case of infiltration basins. Contrary to mathematical models, these models are very simple, and unlike empirical models, their parameters are very easy to calculate. Four selected models (Dupuit-Forchheimer, Ernst, Miles and Morel-Seytoux) were employed for simulation of the infiltration process in infiltration basins. The study showed that the hydrograph computed by these models were closely similar to the real hydrograph. The three models (Dupuit-Forchheimer, Ernst, and Miles) showed far lower sensitivity to their parameters than the Morel- Seytoux one.
https://www.wwjournal.ir/article_2190_577d4dbb85f484ee10dcd61c39ff4f64.pdf
روشهای جایگزینی
سیلاب شهری
مدل نفوذ
مدل مفهومی
شبیهسازی
Alternative Techniques
Urban Storm Water
infiltration models
Conceptual Models. Simulation
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2008-09-01
19
3
71
77
2191
Technical Note
کنترل فنی و کیفی لولههای پلیاتیلن دو جداره فاضلابی
Qualitative and Quantitative Control of Wastewater Dual Wall Polyethylene Pipes
محمدرضا سلیمی
1
علی وثوق
ali_vosoogh@yahoo.com
2
کارشناسی ارشد مهندسی عمران، سرپرست بخش تخصصی، امور فاضلاب و محیط زیست، شرکت طوس آب
دانشجوی کارشناسی ارشد عمران- محیط زیست دانشگاه تهران، کارشناس فنی و مهندسی شرکت طوس آب
لوله به عنوان یکی از اجزای مهم شبکههای جمعآوری فاضلاب بخش قابل توجهی از هزینهها را به خود اختصاص میدهد. با توجه به این امر و نیز روند رو به رشد طراحی و اجرای خطوط جمعآوری و انتقال فاضلاب در سالهای اخیر در کشور، انواع مختلفی از لوله وارد بازار شده است. در این راستا، انتخاب صحیح لوله و نیز کنترل فنی و کیفی آنها حائز اهمیت میباشد. در این مقاله سعی شده است در ابتدا انواع لولههای مورد استفاده در شبکههای جمعآوری فاضلاب (شهری و روستایی) مورد بررسی قرار گیرد و سپس در ادامه، اهمیت کنترل فنی و کیفی انواع لولههای پلیاتیلن دو جداره مورد استفاده در خطوط فاضلابرو ارائه گردد. در پایان مقاله نیز مباحث مربوط به نحوه و شرایط کنترل فنی و بازرسی لولههای پلیاتیلن فاضلابی در مراحل ساخت و بهرهبرداری ارائه شده است.
Pipes are the most important components of wastewater collection systems accounting for considerable costs in constructing such systems. In view of this and regarding the growing trend in design and execution of wastewater collection and transmission lines in recent years, various types of pipes have been introduced into the market. Selection of appropriate pipes and their qualitative and quantitative control, therefore, call for due consideration given their high cost share in collection systems. In this paper, efforts are made to consider various types of pipes used in (urban and rural) wastewater collection networks in an attempt to signal the significance of qualitative and quantitative control of different dual wall polyethylene pipes used as sewers. Finally, the relevant issues regarding the methods and conditions for technical control and inspection of polyethylene sewer lines during construction and operation stages are provided.
https://www.wwjournal.ir/article_2191_0dd4bfe7c4866da860601d34551cb071.pdf
شبکههای جمعآوری فاضلاب
کنترل فنی و کیفی
لولههای پل اتیلن دوجداره
Sewers
Technical and Quality Control
Dual Wall Polyethylene Pipes